سروده روسی زیر که تصویرپردازی های"لو تولستوی" در "جنگ و صلح" را به یاد می آورد،گویا با حمله ناپلئون در سال 1812 به روسیه، در این کشور بر سر زبان ها افتاد و تا امروز به سبک های مختلفی در قالب ترانه اجرا شده است.
یکی از زیباترین این اجرا ها به صورت زنده ،توسط 4 هنرمند معاصر روس ، آن گونه که در فیلم زیر می بینید، عرضه شد.
ترجمه شعر:
" زیر درخت بید
زیر بید سبز ، قزاق زخمی بر زمین افتاده است
زاغ سیاه دور سرش می چرخد و قار قار می کند
بوی غذا به مشامش رسیده است...
تو ای زاغ سیاه بیهوده بالای سر من قارقار مکن
این قزاق هنوز زنده است
پرواز کن و برو ای زاغ نزد پدر و مادرم
و این دستمال خونین مرا به همسر جوانم بده
به او بگو که من در دشت پاک بالای رودخانه ،همسردیگری برگزیدم
بگو عروسی ام آرام و ساکت بود
اینجا زیر درخت بید
شمشیر و سرنیزه ام ساقدوشم بودند
با " تیر" هم آغوش شدم
و مادر زمین ما را به عقد دائم درآورد."
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر