روزنامه چینی: جهان آبستن حوادث وتغییرات بزرگ است!

 
روزنامه چینی "هوآنسو شیبائو"، 22سپتامبر 2012، مقاله ای به به قلم "لی شن مین" معاون آکادمی علوم اجتماعی چین منتشر کرده است که ترجمه بخش هایی آن را از منابع روسی،  در زیر می خوانید:
" جهان آبستن حوادث وتغییرات بزرگ است:
علی رغم تغییرات ناشی از بحران اقتصادی جهان،  گمان می رود که در آینده 20 تا 30 ساله ، جهان به طور کلی، چون گذشته ، در وضعیت "غرب قوی، چین ضعیف" ، باقی بماند.
آمریکا با اعتماد به نفس کور خود، حملات شدیدی را متوجه دودولت روسیه و چین می نماید. لاکن در آینده نزدیک، آمریکا نیز، همچون دیگر امپراتوری های تاریخ، ضعیف خواهد شد و برای کند کردن این روند، ناچار است هرچه بیشتر به اروپا، ژاپن و دیگر کشورها متکی شود. فعلا پیشبینی نتیجه همکاری، رقابت و درگیری بین دولت ها و بلوک بندی های جهان ، تا دوسه دهه دیگر، مشکل است.ولی این مشخص است که از زمان آغاز بحران اقتصادی تادهه 30-20  سده جاری و احتمالا تا نیمه  قرن ، جهان در وضعیت متلاطم و حتی لرزش شدید قرار خواهد داشت. این است نتیجه گریز ناپذیر انباشت توان درگیری های ناشی از اختلافات موجود در جهان.
بحران های جدی تر، هنوز در راه است .برای این ارزیابی چندین دلیل وجود دارد:
1-اقتصادجهانی وارد مرحله رکود طولانی خود شده است. با بسط موج جهانی خصوصی سازی  نئولیبرالیستی ، اقتصاد جهانی به بن بست رانده می شود. در آمریکا یک درصد نخبگان ، یک چهارم درآمد ملی را تصاحب می کنند؛ هرروز بر تعداد فقیران دنیا افزوده می شود و آنان روز به روز فقیرتر می شوند؛ تعداد ثروتمندان در عوض کمتر، ولی ثروتشان بیشتر می شود؛ مشکل فقر اینک تقریبا همه کشورها را فرا گرفته است؛ نمودارها به وضوح از بدهی و کسری بودجه در کشورهای مختلف حکایت می کند. بدهی و کسری بودجه آمریکا در سال 2011 به ترتیب 100درصد و 11 درصد بود.
2-دلیل دیگر، شیوه برخورد کشورهای بزرگ ، در مقابله با بحران موجود است: کاستن از بودجه؛ انتشار اسکناس؛ پخش اوراق بهادار دولتی برای بازپرداخت بدهی های دولت؛ انتقال اقتصاد به روی ریل تکنولوژی های فوق مدرن و غیره.
این تدابیر اگر هم در کوتاه مدت از مشکلات اجتماعی بکاهد ولی زمینه ساز بحران های اقتصادی- اجتماعی بزرگ خواهد شد...
3-دنیای غرب به سرکردگی آمریکا،در غروب اقتصادی خود به سر می برد. با این وجود کماکان از وسائل سخت افزاری نظامی و کنترل نرم افزاری قوانین بین المللی و فریب افکار عمومی، بهره می جوید و از شیوه های گوناگون بکارگیری این سخت و نرم افزارها، در همکاری، رقابت و مقابله خئود با کشورهای جهان سوم ، استفاده می کند.
4- آمریکا با اعتماد به نفس کور ، نوک تیز حملات خود را متوجه روسیه و چین کرده است. پل رابرتز، معاون پیشین وزارت خزانه داری آمریکا، در مقاله خود در این باره نوشت:" حقایق هیچگاه اینچنین آشکار نبوده اند: هردو حزب در واشنگتن ، روسیه و چین را هدف اصلی حملات خود قرارداده اند. با اینحال معلوم نیست که قصد آمریکا نابود ساختن این دوقدرت است و یا با اعمال فشار برآن ها می خواهد توان مقابله با سیاست های جهانی آمریکا را از آنها بگیرد؟"
ما هردو احتمال را مضر می دانیم.آمریکایی ها، منابع غنی ، نیروی دفاعی قوی ، بازار روسیه و نیز توان اقتصادی روبه رشد چین را هدف گرفته اند. از نگاه واشنگتن، رهبری پوتین در روسیه،"دیکتاتوری ملی" نام دارد و رشد سوسیالیسم، به سبک چینی هم تهدید خطرناک محسوب می شود...
5- عامل دیگرنئولیبرالیسم غربی است...کشورهای پیشرفته از طرفی واحدهای تولیدی کثیف متکی به انرژی و نیروی انسانی خود را به کشورهای در حال توسعه منتقل می کنند و از طرف دیگر در کشور خود بر سرعت رشد تکنولوژی مدرن می افزایند و بدون وقفه به دگرگون سازی مدل رشد اقتصادی مبادرت می نمایند. یک چنین همکاری ممکن است باز هم چند سالی ادامه یابد  ولی نتیجه آن، فداکردن منافع درازمدت کشورهای در حال توسعه در مقابل منافع  ومصالح کوتاه مدت آنهاست . به مجرد اینکه پتانسیل این همکاری دوجانبه به سر رسد ، درگیری اجتناب ناپذیر خواهد شد.خروج وسیع سرمایه خارجی ،  به افزایش باز هم بیشتر "عدم تعادل اقتصادی" در تمام جهان منجر و تلاطم بین المللی بیشتری را موجب می گردد.
6- با تعمیق بحران اقتصادی جهان ، تنازعات و درگیری های تاریخی ، چون اختلافت مذهبی ، ملی و قومی، بار دیگر مجال ظهور خواهند یافت...

به طور کلی ، می توان گفت که هنوز زمان گذر به عصر جدید فرانرسیده است. با اینحال لکوموتیو و گرایشات دوران ، اینک تغییرمی کنند وبر روی هم تاثیر می گذارند. جهان آبستن تغییرات و بازسازی بزرگی است. این برزخ انتقال تا دو،سه دهه می تواند به درازا کشد. در این میان،  جهان ممکن است شاهد حوادثی غیرقابل پیشبینی با عواقبی چون بحران های جدید باشد. از نظر روانی ما می بایست برای مواجهه با چنین شرایطی آماده و به استراتژی واکنش مسلح باشیم . آنگاه خواهیم توانست به صورت صحیح از امکانات استراتژیک بدیع ، برای مقابله با چالش های استراتژیک غیرقابل تصور استفاده کنیم."

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.لطفا1- در مورد رابطه جنگ های جهانی وانباشت سرمایه --وارتباط آنها-اگر ممکن است مطلب ارایه دهید .2-رابطه فاشیسم و انباشت سرمایه.3-چرا فکر میکنید جوانان فقط به مطالب سیاسی احتیاج دارند؟-مطالب علمی هم منتشر کنید --مثلا دیالکتیک ریاضی -که از این ترم بحثش مفصل است- با آرزوی سلامتی شما.

ناشناس گفت...

سلام مجدد .ممکن است مطالب لینک ها را نیز ترجمه کنید؟

Khosro Sadri گفت...

باتشکرازشما که کامنت گذاشته اید. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که من اصلا فکر نمیکنم اصولا جوانان به مطالب سیاسی نیاز چندانی داشته باشند ، چه رسد به آنکه "فقط" به آن نیاز داشته باشند. غیر جوانی چون من هم با نیت باز کردن مچ سیاستمداران است که در این زمینه تلاشی می کند.

ناشناس گفت...

آقای صدری از زحمات شما ممنون .بیاد زنده یاد پرویز شهریاری و جهت باز کردن مچانیشمندان غیر علمی -مطالب علمی هم منتشر کنید --مثلا دیالکتیک ریاضی -که از این ترم بحثش مفصل است- با آرزوی سلامتی شما. این میتوان نمیتوان دارد..نه...باز هم ممنون

Khosro Sadri گفت...

بله.مسلماانتظارات شماازتوان کم دانی مثل من خارج است.