سازش بر سر برنامه هسته ای و پیامد احتمالی آن

دیدار نخست وزیر ترکیه از ایران وتاکید دوباره مسئولین نظام بر حرام بودن ساخت بمب اتم، درآستانه دور جدید مذاکرات هسته ای ج.ا.ا و کشورهای 1+5 ، آن گونه که پیداست، باعقب نشینی هایی از طرف حاکمیت همراه بوده است. تارنمای"صدای روسیه"،4آوریل در خبری با عنوان :"تحریم ایران اثرات خود را نشان می دهد!"، چنین می نویسد:"معاون وزیر خارجه آمریکا گفته است که پس از اجرای تحریم ها در مدت زمان طولانی ،اولین اثرات آن دیده می شود و تهران در بعضی از مواضع کوتاه آمده است.وی در پاسخ به سوال خبرنگاران که آیا رهبران ایران به سخنان آمریکا گوش فرا می دهند ، گفته است که: بیش از سابق آنها به سخنان آمریگا گوش می دهند".
مخالفت ناگهانی ج.ا، با برگزاری کنفرانس درآنکارا،به بهانه حمایت ترکیه ازمخالفان بشاراسد، تنها چند روز پس از سفر رجب طیب اردوغان به تهران، که امروز با واکنش تند او مواجه شد، این گمان را تقویت می کند که ج.ا.ا بر سر دوراهی حساسی قرار گرفته است واحتمالا مسئولان درمورد چگونگی برخورد با آن ، دچارسردرگمی و اختلاف شده اند.
اگراین خلف وعده در حاضر شدن بر سر میز مذاکرات آنکارا،درنهایت به تغییر مسیرتحولات اخیر نیانجامد، می توان امیدوار بود که از خطر بمباران ایران، به وسیله آمریکا و متحدانش، به میزان زیادی کاسته شده باشد .ولی تردید سران نظام درپایبندی به توافقات اخیر، و سنگین و سبک کردن چند باره آن، به تنهایی و تا همین جا نیز، اکراه ج.ا را از تن دادن به چنین مصالحه ای نشان می دهد. زیراپایان نسبی این فصل از مناقشات ، ممکن است، به صورت اجتناب ناپذیری، حاکمیت را با مشکلات اساسی دیگری مواجه سازد:
بهانه گیری های چند ماه اخیرآمریکا، بر پایه گزارشات قدیمی آژانس هسته ای، برای تهدید وتحریم ، مسلما با انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در این کشور مرتبط است. نشت دادن عمدی برخی اظهارات، از طریق "میکروفن باز" نیز، که از چند سال پیش "مد" شده است ، از حد و مرز "بازی موش و گربه "اختلاف اسرائیل و اوباما فراتر نمی رود .این اختلافات اگرچه بازتاب رقابت های سیاسی داخلی آمریکا هم می تواند باشد ولی در اساس، دولبه قیچی استراتژی یک ابرقدرت در منطقه خاورمیانه محسوب می شود.
اینک می توان گفت: آنچنان سازشی ازطرف ج.ا،که بتواند هم در انتخابات آمریکا و هم برای ساکت کردن اسرئیلی ها، کارساز باشد، برای خودش ولی بی عقوبت سنگین نخواهد بود. در سایه وحدت نانوشته و نسبی بر سر حراست از حق ملی دستیابی به تکنولوژی هسته ای، سران حاکمیت، بسیاری از مطالبات مردم و جناح های درونی خود را معلق گذاشته اند.تنها درگیری بین خود اصول گرایان، بر سر سازش هسته ای، کافیست تا اولین مهره های دومینوی فروپاشی، به حرکت درآید . از طرف دیگر، شروع موج جدید بحران اقتصادی ناشی از تحریم ها و سیاست های غلط، به تدریج زمینه های بی ثباتی فراگیرو ناآرامی های قومی و ظهور دورنمای تکمیل طرح "خاورمیانه بزرگ" آمریکا و اسرائیل را فراهم خواهد آورد.
مکانیسمی که ابرقدرت برای وادار کردن حریف به تسلیم شدن، بدون درگیری بکارمی برد آن است که بی جار و جنجال و محرمانه به رقیب ثابت می کند که از اسرارحساس نظامی او مطلع است ویا این که تکنولوژی نابود کردن مراکزمهم نظامی اش را دراختیاردارد. به عنوان نمونه ، پیش از فروپاشی شوروی، غربی ها موفق به شناسایی نقاط ضعف رادارهای این کشورشدند و پس ازآن که واکنش مورد نظر را، با نمایش چنین امکانی به رهبری شوروی، از جانب آنان مشاهده نکردند، این توانایی را با فرود يک هواپيمای تفريحی در سال 1987 توسط يک خلبان جوان آلمانی بنام Mathias Ruts در ميدان نزديک کاخ کرملين ، با صدای بلند، آنگونه که برای همه مردم ورهبران رده های پایین تر شوروی هم قابل شنیدن باشد، اعلام داشتند. هواپيما پس از عبور از مرز هوايی شوروی و طی مسافتی طولانی در مسکو به زمين نشست وخلبان آن بين مردم اعلاميه دوستی پخش کرد. پیام،آشکارا این بود که" ما ميتوانستيم با اين هواپيما ، بمب برای نابودکردن کرملين بفرستيم". پخش اعلاميه دوستی هم جهت اثبات وجود "برنامه ریزی" برای این اقدام،صورت گرفت.
در رابطه با ایران نیز، کیست که از فعالیت های جاسوسی آمریکا ، به کمک تکنولوژی پیشرفته و نیز افراد خودفروخته، بی اطلاع باشد؟ از این رو، عقب نشینی و بده بستان های پشت پرده، که شاید به "مات اجباری" هم ختم شود، می تواند تحت تاثیر عواملی اینچنین تحقق یابد.
احتمال ضعیف دیگرآن است که دوطرف برسر"فریز" کردن وضعیت کنونی و انتقال آن به آینده، به توافق رسیده اند و تحولات ظاهری اخیر، چون مذاکره و اظهارات معاون وزارت خارجه آمریکا، " مانورهای سیاسی" توجیه این تصمیم است. چنین فرضی،بدون حضورقدرتمند چین یا روسیه درفعل وانفعالات مربوطه ، بعید به نظر می رسد.
درشرایط فقدان اپوزیسیون متشکل مردمی و غیر وابسته، بی ثباتی داخلی، جز آمریکا و اسرائیل برنده ای نخواهد داشت .واین دوهم جز جغرافیای مهندسی شده متناسب با طرح های استراتژیک خود، نقشه ای برای ایران در سر ندارند. فرزندان این سرزمین هم مانند عرب های گسیل شده به افغانستان دیروز ، برای مقابله با شوروی ویا جوانان اروپای شرقی اعزامی به عراق وافغانستان امروز، به گوشت ارزان دم توپ ناتو ، برای پیشروی به سمت مرزهای چین مبدل خواهند شد.

1987-Mathias Ruts درمیدان سرخ مسکو

هیچ نظری موجود نیست: