روسیه در مقابل آمریکا !

تارنمای ایتالیایی "Rinascita" بیستم فوریه 2012، درمقاله ای کوتاه ، هژمونی آمریکا وناتو و چالش های پیش روی آن را بررسی می کند. این تحلیل همزمان در چندین تارنمای سیاسی روسیه  منتشر شده است.
ترجمه از روسی:

" احیای توان نظامی روسیه و ارتش استعمارگرآمریکا!
از فروریختن دیوار برلین تا امروز، آمریکا با قدرت بلامنازع خود، از طریق جنگ ، منابع ملی کشورهای ثروتمند جهان سوم را مورد تعرض قرار داده است. نوک حمله بخصوص متوجه کشورهای قدیمی بوده است. استراتژی ایجاد مناقشه  برای سهولت تاراج ذخایر غنی مواد خام کشورهای اسلامی ، آسیای جنوبی وجمهوری های سابق شوروی توسط ز.برژینسکی، مشاورپیشین ریاست جمهوری آمریکا در امور امنیت ملی تدوین شد.استراتژی غارت اقتصادی اروپا و تسلط برمنابع صنایع آن  که در دوران جنگ سرد زیر کنترل کلنی ها از جمله ایتالیا بود، توسط رابرت مک نامارا، وزیر دفاع سابق آمریکا و مدافع بمباران هسته ای ویتنام، به وسیله اهرم های "سازمان تجارت جهانی" و "بانک جهانی"  ارائه گردید.
توسعه طلبی های 20 ساله آمریکا در جهان یک قطبی پایه های ساختار ژئوپولیتیکی جهان را به لرزه درآورده است. وقایعی که در اروپا اتفاق افتاد  از این قرار است: متلاشی کردن یوگسلاوی؛ جنگ در بوسنی؛ خشونت در صربستان؛ غارت کوسوو و گذار به "لیبرال-دمکراسی" از طریق "انقلابات رنگی" در بالکان و اروپای مرکزی، به فلاکت کشاندن اقتصادهای ملی کشورهای حوزه مدیترانه، بخصوص ایتالیا ، باخصوصی سازی ها ولیبرالیزاسیون اقتصادی و نهادن وظیفه پاسداری از استعمار نظامی به دوش آن ها. در آفریقا از جنوب سودان تا کنگو و ازساحل عاج تا لیبی، در آتش جنگ داخلی و در مصر و تونس، از "انقلاب رنگی" می سوزد ودرخاورمیانه: دخالت در لبنان، زیر عنوان "صلح بانی"، حمله و اشغال عراق وافغانستان و امروز مداخله در سوریه و نیز ادامه بی وقفه تشنج با ایران دیده می شود.
با این حال هدف اصلی یعنی غارت منابع خام روسیه و جمهوری های سابق شوروی، به طور کامل تحقق نیافت. از این رو اتحادیه آتلانتیک  به رهبری واشنگتن مجبورشد تا راهکار خود را مورد بازبینی قرار دهد و به استقرار تجهیزات هسته ای، از لهستان تا ترکیه ، مبادرت نماید.
پیروزی حزب ولادیمیر پوتین از سوی دیگر مانعی بر سر راه اجرای تئوری"مات" ز.برژینسکی، شد. این تئوری مورد قبول کلوب "بیلدربرگ"، در جهت نظم آتی جهانی است که درآن قدرت باید در اختیار الیگارشی چند ملیتی و نخبگانی باشد که با نابودی دولت های ملی سرکش در مقابل قوانین بازار و تصمیمات واحد عملی می شود. (نظریه "مات" یعنی بدست آوردن توان وارد آوردن ضربه هسته ای اول، بدون آن که ضربه ای در پاسخ به آن ممکن باشد).
از این رو جای شگفتی نیست که پوتین به همراه ارائه ایده تشکیل "بلوک غیر متعهد ها"(از روسیه تا چین و برزیل، هند ، آفریقای جنوبی واحتمالا در آینده ایران) در دوقدمی بازگشت به کاخ کرملین (5مارس)، تصمیم به احیای قدرت نظامی روسیه گرفته است.
پوتین می گوید:"در این عصر ما به تقویت نیروی هوایی و تجهیزات ماهواره ای نیاز داریم. سیاست های آمریکا وناتو در ارتباط با تسلیحات موشکی، چنین تصمیمی را اجتناب ناپذیر می سازد". همزمان برنامه بی سابقه ده ساله تجدید قدرت نظامی روسیه اعلام می گردد:400 موشک بالستیک قاره پیما؛ 28 سامانه ضد موشکی؛ 10 سیستم اسکندر.ام ؛ 50 ناو جنگی جدید؛ ماهواره های نظامی جدید، به ارزش تقریبی 600میلیارد دلار.
با این حساب  ما مستعمره های آمریکا چه خواهیم کرد؟ مشخصا: فرزندانمان را به خاطر "عموسام" به قربانگاه افغانستان و یا سوریه خواهیم فرستاد و هواپیماهای جنگی ارباب را خواهیم خرید . و اینک مالیات های تازه برای این خرید ها لازم داریم".

۲ نظر:

ناشناس گفت...

رفیق خسرو صدری عزیز
با درود
در سایت احبار روز ذیل مطلبی از آقای کاخساز به کامنت شما رسیدم. دقیقا من همین ایراد را به نوشته ایشان داشتم ولی بخشا به دلیل کمبود وقت و بخشی هم بخاطر سوابق سانسورچیان سایت اخبار روز که تا کنون چندین کامنت من را منتشر نکرده اند با اینکه هیچ بهانه ای برای این حذفها وجود نداشته اند. اظهار نظری نکردم. اما با دیدن کامنت شما و کامنت بعدی لازم دیدم در تایید این درک ضرورت شما مطابی ارسال کنم. نمیدانم این بار متصدیان بررسی کامنتهای سایت احبار روز ان را منتشر میکنند یا نه
پویان ارس

ناشناس گفت...

کامنت زیر را در پاسخ به اقای پرویز مرزبان در ادامه تبادل نظر در مورد ادعای آقای ناصر کاخساز در عدم ازاد اندیشی چپ به سایت اخبار روز ارسال کردم که به نظر میرسد قصدی در انتشار ان ندارند و تا کنون که مشمول لطف حذف ایشان بوده عنوان نظر این بود: جابجا گفتید
البته نظر قبلی من منتشر شده بود ایمدورام این یکی هم منتشر شود
جناب آقای پرویز مرزبان
از اینکه به تصور حمایت از اقای کاخساز وارد گود شده اید و اقدام به نوشتن چیزی شبیه نمایشنامه با خلق دیالوگ بین دو شخصیت خسرو صدری و " کوشا"!!! کرده اید در نوع خود امر مثبتی است. وجدان و احساسات جوانان دهه 40 آنگونه که از فیلمهای ان دهه بر میاید خیلی به این نوع از یاریگری و هواداری اهمیت میدادند.
اما خواهشی از شما دارم حالا که بجای یا در تایید کلیت نوشته های آقای ناصر کاخساز( که من هم بسیار متاسفم در برهه ای از عمرشان مورد شکنجه و از دست دادن چشمشان قرار گرفته اند و به سهم خودم از تلاشی که لابد برای بهبود زندگی نسلهای بعدی بوده تشکر میکنم) وارد گود شده اید بد نیست روشن کنید چرا آقای کاخساز ناگهان در میانه بحثی که ربطی به محاکمه " چپ" ندارد،چنین بی مهابا حکم صادر میکنند؟ استدلالشان در زیر سوال بردن کلیت" چپ" چیست؟
در خصوص محکوم کردن و اطلاع رسانی از شکنجه در سوسیالیسم سابقا موجود( حتما مستحضرید 22 سال است دیگر شوروی وجود ندارد) جور شما و احیانا ما را رسانه های بیشمار و حرفه ای و فربه سرمایه داری کشیده اند و میکشند و خواهند کشید اخرینش هم این هجوم جدید به حزب توده در سایت پر طمطراق بنگاه سخن پراکنی بریتانیای کبیر( BBC) است. آنجا هم که تلویحا فعالین اپوزیسیون را متهم به تایید شکنجه کرده اید بد نیست شفاف و رسا با ذکر سند متهمین را احضار و محکوم کنید.
در این دنیای وارونه اصلا جای تعجب نداردکه جای حاکم و محکوم و ظالم و مظلوم عوض میشود.
ضمنا طرح سوال از فرد بسیار مقدسی ولو اینکه جانباز باشند و هم سالیان سال زندانی و جزو خانواده شهید یا حتی خود شهید مگر ایرادی دارد؟
فرد مقدس آیا مجاز است هر چه دل تنگش خواست بی ملاحظه بیان کند و انتظار سوال هم نداشته باشد؟
پویان ارس