رسوایی سیاسی یا سیاست رسوا ؟

"سیاست" در یک کلام ، یعنی "علم" سواری گرفتن عده ای قلیل از اکثریت . چنین برداشتی را ، به طور کلی، می توان به تمام ادوار تاریخ جوامع بشری تا امروز تسری داد.چرخ سیاست به خاطر این ماهیت ضد انسانی، بدون دروغ ، جنایت و توطئه از حرکت باز می ایستد.زیرا اکثریت به سرعت جهت بازپس گیری حقوق خود دست به کار خواهد شد .
آن زمان هر کودک دبستانی هم به عنوان مثال به این فکر خواهد افتاد که اگر کره زمین به تمام انسان ها تعلق دارد ، چرا منابع و امکانات آن در اختیار و به کام همه نیست؟ چرا در حالی که کارشناسان می گویند: تفاوت بازدهی کار یک انسان بسیار باهوش و یک انسان معمولی ، هیچگاه بیش از 5 برابر نمیتواند باشد، در آمریکا، 25 درصد درآمد ملی به جیب یک درصد ساکنان میرود؟ چرا یک میلیارد نفردرجهان گرسنه اند و یک وجب زمین هم برای سکونت در تملک شخصی ندارند ،ولی کیلومترها بهترین وزیباترین نقاط عالم در اختیار اندک موجودات دوپای دیگر است؟ ازجمله وظایف مهم سیاست و سیاستمدار آن است که مارا از تامل در این پرسش های بدیهی باز دارد. جنگ ، برافروختن آتش سوء تفاهمات مذهبی و قومی، مکتب سازی ، برپایی احزاب ودستجات سیاسی در خدمت قدرت، ایجاد تفرقه و ...ابزارهای کار سیاستمداران است که به کمک رسانه ها، عمدتا در دو عرصه کنترل و هدایت توده ها به سمت دلخواه و از طرف دیگر مبارزه با رقبا و قدرت های داخلی و خارجی، به کار گرفته می شوند.
سیاستمدار، زمانی که وظایفش را در زمینه دفاع از قدرت حامی اش، به درستی انجام ندهد، و یا وقتی که به مصاف قدرت های رقیب می رود، خود در معرض حمله با همان سلاح های غیرانسانی ولی متعارف زرادخانه سیاست قرار دارد .عذر یک سیاستمدار "مزاحم" را اگر با ابزار قانونی نتوان خواست ، آنگاه با ایراد اتهامات " سوء استفاده جنسی" و" مالی"و... و در صورت لزوم،با "گلوله" ، "شرش" را بایدکند. به بیان دیگر، کسی که قواعد اصلی بازی سیاسی ،یعنی دروغ و توطئه را پذیرفته و در آن شرکت کرده است، با تحقق این احتمال هم تفاهم دارد که خود نیز روزی قربانی این قواعد گردد. از این رو شاید بهتر باشد که داوطلب بازی سیاست، خودش هنگام پر کردن آنکت جهت استخدام، چند نمونه محکمه پسند از "سوء استفاده" هایش را ضمیمه پرونده سازد، تا ارباب قدرت ، اگر خواست او را از بازی اخراج کند، مجبور نشود خدای ناکرده به آخرین وسیله ممکن، یعنی "گلوله"، متوسل شود.
ده ها رئیس جمهور در دهه های اخیر، در سراسر جهان ، به همین سیاق ترور شده اند و اینک به چند نمونه از تسویه حساب های جهان سیاست ، فقط در هفته اخیر، توجه کنید:
-دستگیری "دومینیک استروس کان" ، رئیس فرانسوی صندوق بین المللی پول در نیویورک ، به جرم فساد اخلاقی . دادگاه حکم جلب وی را پس از آن که زن خدمتکار هتل مدعی شد که استروس کان قصد تجاوز به او را داشته است ، صادر کرد. کان رقیب انتخاباتی نیکلا سارکوزی ، در دور بعدی ریاست جمهوری محسوب می شد و بنا بر نظر سنجی ها قادر به شکست وی بود. از سوی دیگر، آمریکایی ها و اروپایی ها همیشه بر سر ریاست صندوق بین المللی پول و بانک جهانی رقابت دارند. رئیس پیشین بانک جهانی، پل ولفویتز هم در زمان بوش، به اتهام ارتباط با یکی از کارمندان زن و پرداخت حقوق و مزایای غیر قانونی به او ، مجبور به استعفا شده بود.
-آرنولد شوارتزنگر، فرماندارایالت کالیفرنیا، درهفته گذشته به داشتن رابطه نا مشروع جنسی با پیشخدمتش متهم شد.
-شش سیاستمدار حزب حرکت ملی ترکیه که رقیب حزب حاکم عدالت محسوب می شود، در آستانه انتخابات عمومی، به دلیل رسوایی جنسی مجبور به استعفا شدند. این امر درنتیجه انتخابات تاثیر بسیار مهمی خواهد داشت.
-با اوج گیری اختلافات جناح احمدی نژاد با دیگر اصول گرایان ، اینک کار از فحاشی های معمول گذشته و به افشاگری های ناموسی و خانوادگی رسیده است. گفته شد که حمید بقایی ، قائم مقام مشائی در سازمان میراث فرهنگی و معاون احمد نژاد، پیش تر ، به علت"همجنس گرایی" از وزارت اطلاعات اخراج شده بود. صدیقی، امام جمعه تهران درمراسم نماز 16 اردیبهشت می گوید:یکی از وزرا گفت که ما معتقدیم اگر حضرت آقا بخواهد می تواند همسر رئیس جمهور را بر او حرام کند. صدیقی یک روز جلوتر هم در حضور رهبر گفت که : من خبر دارم خانواده ، فرزندان و همکاران احمدی نژاد و کارکنان ریاست جمهوری از این وضعیت بسیار ناراحتند و منتظر فرمان ولایت فقیه می باشند

هیچ نظری موجود نیست: