داریوش همایون از زبان "دوست"!

"رادیو صدای ایران"، مستقر در آمریکا، در تاریخ 31 ژانویه 2011 ، به مناسبت درگذشت داریوش همایون ، مصاحبه آقای حسین مهری با آقای عباس میلانی را پخش می کند.
عباس میلانی در تقدیر از داریوش همایون ، از جمله چنین می گوید:
" ... داریوش همایون در هرمقطعی حرفهایش را می زد و حاضر بود که بهای آن را هم بپردازد. وقتی در ایران "دفاع از جنگ ویتنام!" ، اصلا روشنفکری نبود، همایون در روزنامه آیندگان ، رسما دفاع کردوگفت که "خطر کمونیسم" جدی است.
(مشخص نیست که منظوراز"روشنفکر"،همان "قرائت روسی" از این واژه است، که دکتر عباس میلانی، پیش تربه طرح و نقد آن پرداخته اند و یا قرائت مخصوص خود ایشان)... همایون در آیندگان نوشت که هیچ کشوری به اندازه اسرائیل متحد طبیعی ایران نیست . طبعاآخوندها و طرفداران کلاهی آخوندیسم ، متهمش کردند که او طرفدار صهیونیسم است و آیندگان را اسرائیل ایجاد کرده است و از این حرف ها. آیندگان یک مقدار کمک از آمریکا گرفته بود ، یک مقدار کمک دولت بود و مقداری هم ساواک در آن سرمایه گذاری کرده بود. همایون به صراحت می گفت که می خواستم یک روزنامه ای با حرف جدید، با نگاه جدید راه بیاندازم. سرمایه نداشتم و از این کمک ها استفاده کردم... آیندگان واقعا خیلی نفوذ داشت و در آستانه انقلاب هم تبدیل شد به مهمترین روزنامه زمان خودش. به قول بیهقی ،" در همه کار ناتمامیم". در مورد همایون ولی باید گفت که در هرکاری که می کرد ، تمام بود... داریوش همایون ، در جوانیش عضو حزب دست راستی "سومکا" بود. وقتی از او پرسیدم که شما در سومکا چکار می کردید ،با طنز می گفت : یک حزب شبه فاشیستی بود . ماهم یک چیزی شبیه "گوده تیه"( سردسته های گروه های فاشیستی) شدیم. همایون یک دوره یک ساله ای ، با بورس ژورنالیستی، که به اندک افرادی تعلق می گرفت ، به آمریکا آمد. برای یکسال حقوق کافی دریافت میکردند و انتظار از آن ها این بود که درس بخوانند و کار انجام دهند و پروژه بگیرند... همایون وقتی به ایران بازگشت ، به قول خودش، تغییر عقیده خیلی اساسی داد. زیرا قبل از رفتن گرایشات افراطی شبه فاشیستی داشت و با "منشی زاده" هم رزم و هم فکر بود. ولی وقتی برگشت به این نتیجه رسیده بود که فضای باز سیاسی در ایران باید ایجاد شود...مقاله ای در این رابطه نوشت که به دست هویدا می رسد و همین باعث می شود که اورا به نخست وزیری دعوت کند و این آغاز تلاش برای تاسیس" آیندگان "بود. یکی از دلایلی هم که این بورس را گرفت ، مقالاتی بود که داریوش همایون در روزنامه "اطلاعات" نوشته بود و این ها خیلی مورد توجه قرار گرفتند. دولت کندی بخصوص در پی این بود که فضای سیاسی باید باز بشود و او در این راستا مطلب نوشته بود.( با این حساب قبل از دریافت بورس، تغییر فکر داده بود و نه بعد از آن)... در مورد نقش داریوش همایون در مورد آن مقاله کذایی( علیه آیت الله خمینی) باید به او ایراد گرفت. هرچند به دروغ او را متهم کرده اند که مقاله را او نوشته است. شواهد نشان می دهد که مقاله در دفتر هویدا تهیه شد و نویسندگان آن هم مشخص هستند. ولی این ایراد، هم به او و هم به نخست وزیر وقت ، جمشید آموزگار، وارد است که مقاله را نخوانده(!) چاپ می کنند..."
داریوش همایون ، متولد 5 مهر 1307 ، متوفی به تاریخ 28 ژانویه 2011 و بنیانگذار روزنامه آیندگان در25آذر1346، همچنین وزیر اطلاعات و جهانگردی و قائم مقام دبیرکل"حزب رستاخیز" ، در زمان شاه بود. با اوج گیری جنبش مردم ،در سال 1357، همایون به همراه هویدا و چند تن دیگراز مسئولین، توسط خود رژیم شاه زندانی می شود. او در 21 بهمن از زندان فرارکرد و دو سال بعد موفق به خروج از کشورشد.همایون در کتابش " ایران دیروز، امروز، و فردا"، فقدان آزادی کافی ، پیش از شروع نا آرامی ها، و عدم مقابله قاطع با مردم، در جریان شورش های سال 57 را از اشتباهات منجر به سقوط شاه عنوان می کند.همسرهمایون،همازاهدی، دخترسرلشکر فضل الله زاهدی، چهره سرشناس درسازماندهی کودتا علیه دکترمحمد مصدق است و داریوش همایون نیز،همچون اکثر دولتمردان شاه، که این کودتا را، "قیام ملی" می نامند، معتقد نبود که آنچه 28 مرداد 1332 رخ داد، کودتا علیه دولت قانونی کشور بود.
بخش هایی از اظهارات میلانی در مورد داریوش همایون را در اینجا می شنوید:

هیچ نظری موجود نیست: