آنچه احتمالا در ایران رخ خواهد داد!

 

به نظر می رسد که کشورمان آبستن تحولات تازه ای است که رئوس و کلیات آن به نظر من از این قرار می تواند باشد:
- با استقرار دولت جدید، گفتگوهای احیای برجام وهمکاری ج.ا با آژانس انرژی اتمی، با مشکل روبرو می شود.
- فشارهای سیاسی و تبلیغاتی غرب ، بخاطر سمت گیری علنی ایران به همکاری استراتژیک با رقبای آمریکا و انگلیس، یعنی چین و روسیه، به شکل بی سابقه ای افزایش می یابد. 
این امر احتمالا به بروز ناآرامی های گسترده در کشورمنجرمی شود. همین امروزهم به وضوح می توان دید که رسانه های اصلی آنگلاساکسون مثل "بی بی سی"،در حال گرم کردن خود با وقایع خوزستان، برای تاخت و تاز در میدان جنگ تبلیغاتی پیش رو هستند.
گفتگوی وزیرخارجه دولت بایدن، با علی نژاد، مهره سوخته بازی ترامپ، هم از ناامیدی دولت او به احیای برجام حکایت دارد. 
-امکان استفاده از نیروی نظامی آمریکا علیه ایران، حتی بسیار بیشتر از گذشته نامحتمل می نماید.
بنابر این دامن زدن به ناآرامی های اجتماعی با استفاده ابزاری از نارضایتی ها، تحریکات جدایی طلبانه، ایجاد درگیری با همسایگان و محاصره اقتصادی، حربه هایی هستند که ابرقدرت از آن ها می تواند به منظور وادار کردن ایران به پذیرش شرایط خود استفاده کند.
- ج.ا برای خروج از این تنگنا، احتمالا به سمت اجرایی کردن گام به گام توافق نامه با چین پیش خواهد رفت.
این امر می تواند سرانجام به چند دهه بلاتکلیفی سمت گیری اقتصادی کشور خاتمه داده، موجب رونق اقتصادی شود. 
- ج.ا در حد آمادگی برای ساختن بمب اتمی، دست به غنی سازی و آزمایشات نظامی خواهد زد. توانی که می تواند به شروع گفتگوها برای خلع سلاح هسته ای منطقه و اسرائیل بیانجامد. 
لازم به یادآوری است که آمریکا در تدارک ایجاد یک درگیری نظامی با چین و در پی آن تحت فشارقراردادن مستمر این کشور در عرصه های مختلف است. دولت بایدن سعی می کند تا با تهدید و ترغیب، دوستان و متحدان چین را به انفعال وادار نماید. دیدار ماه گذشته بایدن با پوتین، به گفته کارشناسان سیاسی، نتیجه موفقیت آمیزی دراین ارتباط برای وی نداشت. 
درایران هم به احتمال زیاد ایجاد ناآرامی و اعمال فشاراقتصادی، نمی تواند ج.ا را به پذیرش سازش های "استراتژیک" با آمریکا و انگلیس وادار نماید.

هیچ نظری موجود نیست: