مصاحبه ای جدید از ز. برژینسکی


خبرنگار نشریه لهستانی "نیوزویک پولسکا"، در تاریخ 26 دسامبر 2010، مصاحبه ای با ز.برژینسکی، سیاستمدار ونظریه پرداز لهستانی الاصل آمریکا انجام داده است که در زیر می خوانید:

سوال: رفتار روسیه گرم تر شده و زبان دیپلماسی را جایگزین زور کرده است .کافی است به دیدار مدودف از بروکسل و ورشو نگاه کنیم . آیا چنین تعبیری از تغییر درست است؟
برژینسکی: تا حدودی بله. این تغییرات نتیجه وضعیت بغرنج داخلی روسیه می باشد . بحران اقتصادی سه سال اخیر نخبگان مسکو را متقاعد کرده که وضعیت روسیه شدیدا به شرایط عمومی جهان وابسته است وفساد ، رکود و فقدان مدرنیزاسیون ، جامعه و اقتصاد را تهدید می کند. از همه این ها البته در روسیه چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد که به دمکراتیزه کردن بنیادی بیانجامد. بلکه این درک پدید می آید که آینده روسیه به شکلی قاطع به کیفیت رابطه با غرب وابسته است.
سوال: قدرت واقعی روسیه در جهان چگونه تعریف می شود؟ جاه طلبی نئوامپریالیستی اش موجب نگرانی است ولی آیا شانس بازگشت به قدرتی با ابعاد اتحاد شوروی را داراست؟
برژینسکی: تکرار وضعیت سابق رخ نخواهد داد. روسیه در درازمدت شانس آن را دارد که به شکرانه منابع طبیعی ، توان اقتصادی ، سرزمین پهناور و مردم باهوشش ، کشور موفقی شود. ولی همه این عناصر می بایست به شکلی خردمندانه مورد بهره برداری قرار گیرد. کاری که متاسفانه در تاریخ روسیه همیشه به درستی صورت نگرفته است.
سوال: این خیزش دوباره روسیه آیا ممکن است که در مناطق شوروی سابق تاثیراتش را نشان دهد؟ در اکرائین اکنون می بینیم که چرخشی به سمت مسکو پدید آمده است.
برژینسکی: این مساله ای حساس است. با این حال من فکر نمی کنم که روسیه مدرن ، اکرائین را ببلعد.
سوال: چرا؟
برژینسکی: زیرا اینک 20 سال است که اکرائین مستقل است ...سرزمین ، ارتش ، ملیت و حتی آنچه که اهمیت کمی هم ندارد، یعنی تیم ملی فوتبال خود را داردکه احساسات ملی و حق حاکمیت را شکل می دهد. سعی در بازگرداندن اکرائین به مدار سابق برای روسیه گران تمام خواهد شد.
سوال: سوال این است که نخبگان اکرائین هم آیا همینگونه می اندیشند؟
برژینسکی: اکرائین در حال حاضر در رابطه اش با روسیه ، بسیار خویشتن دار است ولی این کشور رسما مستقل می باشد و سریعتر از مسکو به سمت غرب حرکت می کند و روسیه را هم با خود به این سمت می کشاند. امری که به نفع اروپا و لهستان هم خواهد بود.
سوال: در مورد مسائل داخلی روسیه : آیا مدودف سیاستمداری مستقل است یا فقط عروسکی است در دست پوتین؟
برژینسکی: ما خوب می دانیم که مدودف چگونه به قدرت رسید ولی در مورد آینده روسیه اینک او مثل پوتین نمی اندیشد. این یگانه مورد در میان سیاستمداران روسیه نیست و بدان معنا هم نیست که در آینده نزدیک همه چیز به کام مدودف باشد. دقیقتر آن که هیچ اتفاق خیلی مهمی در روسیه نیافتاده است. ولی آنچه می گذرد بهانه ایست جهت خوشبینی محتاطانه در مورد آینده این کشور.
سوال: آیا زمان ارزیابی مجدد از روسیه توسط لهستان فرا رسیده است؟
برژینسکی: چنین کاری اینک صورت می گیرد و آن را در گفتگوی "براتیسلاو کاماروفسکی " و "مدودف" ویا اعتراف روسیه به مسئولیت این کشور و شخص استالین در جنایت "کاتین" ، هرچند با تاخیر، می توان دید...
سوال: آیا لهستان قادر است سیاست های مستقلی در قبال روسیه اتخاذ کند یا اینکه این سیاست ها از عضویت ما در اتحادیه اروپا و ناتو ، تبعیت می کنند؟
برژینسکی: جواب را خوددر سوالتان دادید. لهستان چه امکانی برای اجرای سیاست مستقل در این مورد دارد؟ بایکوت اقتصادی؟ جلوگیری از ارسال کالا به روسیه؟ یا سلاح هسته ای دارید که با آن روسیه را تهدید کنید؟ این اصلا چه بحثی است؟
سوال: ولی تا همین اواخر ما سیاستمدارانی در لهستان داشتیم که حداقل در گفتار در مقابل روسیه خشن ، موضعگیری می کردند.
برژینسکی: بله سیاستمدارانی هم هستند که همزمان می خواهند با آلمان و روسیه بجنگند. چنین نسخه هایی رابطه با آمریکا را تضعیف خواهد کرد...
سوال: چه نقشی هیئت حاکمه فعلی آمریکا برای اروپای مرکزی و شرقی در سیاست های خارجی اش می بیند؟ شنیده می شود که سیاست بازسازی روابط آمریکا با روسیه، برای منطقه ما گران تمام می شود. شاید بتوان گفت که ما اینک به اهمیتی که هیئت حاکمه جرج بوش برایمان قائل بود، غبطه می خوریم.
برژینسکی: غبطه خوردن های کودکانه جایی در اجرای سیاست های خارجی شجاعانه ندارد.
این تمنا که آمریکا مدام علاقه ، سمپاتی و عشق خود را به اروپای مرکزی و شرقی به اثبات رساند ، بسیار بچه گانه است. بدیهی است که لهستان دوست آمریکاست. این حقیقت هم که آن ها شرکای هم سطحی نیستند برای همه مشخص است . ولی فراموش نکنیم که همین آمریکا بود که نه فقط لهستان ، چک ، اسلواکی یا مجارستان بلکه کشورهای بالتیک را هم به ناتو آورد. آمریکا ارتباط نظامی با لهستان را تقویت می کند و لهستان هم به نوبه خود با آمریکا در افغانستان و عراق همکاری دارد. بدین ترتیب وقتی که واقعیات اینچنین عیان است چه ضرورتی به در خواست اظهار علاقه عمیق تر آمریکا می باشد.
سوال: شاید انتظار دائمی لهستان به ابراز لطف آمریکا به آن ، ناشی از عقده و احساس "ناچیز شمرده شدن" باشد.
برژینسکی: این دیگر با مباحث روانشناسی و نه سیاسی سرو کار دارد.
سوال: در لهستان این نظریه رواج دارد که بهبود روابط روسیه و آمریکا، امنیت ما را به خطر می اندازد.
برژینسکی: یعنی تشنج زدایی بین آمریکا و روسیه ، مخالف امنیت لهستان است؟
سوال: شاید این احساس از زمان ریگان باقی مانده است؟
برژینسکی: ریاست جمهوری ریگان ولی مدت مدیدی است که سپری شده است و اروپا دیگر منقسم نیست و لهستان هم اینک از اقمار شوروی محسوب نمی شود. حقیقتا مشکل است که بخواهیم سیاست آمریکا را در جهت چنین کمپلکسی هدایت کنیم.
سوال: آمریکا حتما نگرانی های جدی تری از نگرانی های ما دارد. آخرین تغییرات در مقیاس جهانی و قبل از همه اهمیت روبه رشد کشورهای بزرگ در حال توسعه مثل چین ، هند، برزیل، روسیه و پایان موقعیت برتر آمریکا؟ از هر سو ندای شوم به پایان رسیدن دوران آمریکا، به گوش می رسد.
برژینسکی: تغییرات حقیقتا صورت می گیرند و اهمیت زیادی هم دارند. چین قدرتی منطقه ای ،با ادعای ایفای نقش قدرت جهانی است و از قراین پیداست که همین گونه هم خواهد شد. ولی این ها بدان معنا نیستند که آمریکا فرو می افتد. آمریکا همچنان قادراست نقشی مهم ایفا کند و طبق آمار هنوز از توان عظیمی برخورداراست.
سوال: با وجود مشکلات داخلی چون بدهی عظیم دولت و یا کسر بودجه؟
برژینسکی: این مشکلات را بسیاری از دیگر کشورها هم دارند. چین باید هنوز با عقب ماندگی های اجتماعی دست و پنجه نرم کند و آمریکا می بایست اقدامات بزرگی برای رفع نواقص ساختاری و سیستم اقتصادی و مالی خود انجام دهد . ضعف هایی که جامعه آمریکا با صدای بلند ضرورت درک آن ها را بیان می کند و آمریکا باید از امکانات بالقوه اش در این رابطه استفاده نماید.

۱ نظر:

پرویز گفت...

برژنسکی نگهبان کشتار و سرمایه و مرگ در مصاحبه اش در بعد از فروپاشی شوروی خوانده بودم مهم نیست چقدر کشته می شوند با بسیج مجاهدان افغانی و انداختن شوروی به باتلاق افغانستان توانستیم شوروی را در هم کوبیم و در جواب خبر نگار گفته بود کشتن مردم مهم نیست مهم این است که فروپاشی پیش امد. سرمایه داری به هماهی ناتو دست امزانی دارد که برای نابودی کره زمین هر روز نقشه می کشد و حقارت و رفتار ضد انسانی خصلت اوست. از این دست افراد در همه کشور ها اموزش دیده به شکار انسانیت مشغولند و دیر یا زود به زباله دان تاریخ ریخته خواهد شد. سرمایه داری ابدی نیست برای ماندن دست و پای دائم می زند. درندگانی که بوئی از بشرین نبردند و کمونیست ها هم در عرصه بین المللی مبارزه با بنیاد گرائی را هم باید همیشه در برنامه های خود داشته باشند. افشای بحران ها و علل بحران ها و نزدیکی هر چه بیشتر خلق ها و بدست اوردن جنبش ها و قیام های مردمی در خاورمیانه و جهان را باید در کارنامه خود لحاظ کند.