قلمرو

حیوانات وحشی جنگل ، مناطقی را به عنوان قلمرو ، با بوی (ادرار) خود، علامت گذاری می کنند و وای به حال جانوری که این محدوده را نادیده انگارد. مگر آن که زوربیشتری داشته باشد. مثل "ملت خود ما"، که هیچگاه در تاریخ زیر بار حرف زور نرفت و از قلمرواش عقب ننشست، الا آنوقت که "سنبه پر زور" بود !
درجهان سیاست ما ، اشرف مخلوقات، "ژئوپولیتیک"، معرف همان قلمرو "قدرت" هاست که با خون پشته ها از کشته ها ، علامت گذاری شده است و جغرافیای سیاسی را بر روی کره زمین مشخص می سازد. شناخت این جغرافیا مهمترین اساس درک درست وقایع سیاسی جهان ، از جمله علت بروز جنگ ها ، انقلابات ، کودتا ها و ... است. به عنوان مثال، "اوراسیا"، ژئوپولیتیک بخشی از جهان را معرفی می کند که کشور ما را نیز در بر می گیرد. قدرت های بازیگر این عرصه به ترتیب اهمیت در حال حاضرعبارتند از آمریکا، روسیه ،چین و اروپا . ایران نیز نقشی کلیدی و بی اندازه مهم درچند و چون آینده آن دارد. نکته قابل توجه آن است که خطوط کلی این و آن جغرافیای سیاسی ، دیرزمانی است که ترسیم شده است . مثلا چین هنوز مستعمره بود که چنین آینده ای را برایش پیش بینی کرده اند. در همین بریده های جراید دهه های گذشته ، که در این وبلاگ گذاشته ام ، اگر دقت کنید ، در این مورد به اندازه کافی مطلب خواهید یافت . (از جمله این اظهار نظر ژنرال دوگل در مورد چین، وقتی که این کشور هنوز به عضویت سازمان ملل هم پذیرفته نشده بود).
فعالان سیاسی چپ ما، حتی با تجربه ها نیز ، به ندرت به این مسائل کلیدی می پردازند و آن ها را در تحلیل های خود مد نظر قرار می دهند. آمریکا گرایان مسلط به این بخش ازعلم سیاست ،در بین سیاست پیشگان ایرانی کم نیستند. ولی آن ها از آگاهی های خود در جهت اطلاع رسانی و روشنگری استفاده نمی کنند.Global Research ، به تاریخ 5 نوامبر2010 ، مقاله ای به قلم مهدی داریوش ناظم رعایا منتشر کرده که عنوان آن چنین است:" جنگ و پیروزی در "اوراسیا": جنبش سبز ایران و ارتباطش با جغرافیای سیاسی جهان" .
نویسنده به تحلیل مواضع قدرت های جهانی در منطقه "اوراسیا" می پردازد و نقش برجسته ایران و سیاست های جمهوری اسلامی را در این رابطه مورد بررسی قرار می دهد و آنگاه "جنبش سبز" ، رهبران آن و تاثیر و نقش آنان بر "اوراسیا" را زیر ذره بین می نهد.
صرفنظر از دیدگاه های شخصی نویسنده که در بسیاری موارد ممکن است با نظرات من و شما متفاوت باشد ، آشنایی با مبحث مطروحه ، برای ما فعالان سیاسی ، بسیار مفید است.
ابتدا قصد داشتم ترجمه آن را از منابع روسی در اینجا بگذارم . ولی بعد فکر کردم که اگر علاقمندی باشد که ترجمه را بخواند، متن اصلی را هم با رغبت خواهد خواند.
(این هم نوشته جدید تری در همین زمینه و از همین نویسنده:"بازی بزرگ و فتح اوراسیا.پیش به سوی سومین سناریوی جنگ جهانی".
به نظر من،"سیاست"، دریک کلام یعنی شناختن همین "جغرافیای سیاسی" .
همچنین در رابطه با مبحث فوق:
"راشا نيوز " russianews.ru ، 22 اکتبر 2009 مقاله ای از ، Alexander Rahr روسيه شناس آلمانی ،نويسنده کتاب های: " بيوگرافی ميخائيل گارباچف"- 1986 ؛ " ولاديمير پوتين" -2000 ؛ " پوتين بعد از پوتين" 2009 و متخصص امور انرژي، امنيت ، سياست داخلی و خارجی کشورهای مشترک المنافع ، به شرح زیربه چاپ رسانده است:
" فروپاشی کشورهای مشترک المنافع اجتناب ناپذير است
من معتقدم که امر اجتناب ناپذير فروپاشی اتحاد کشورهای مشترک المنافع ، عملا تحقق يافته است . حال می توان راجع به تجديد سازمان آن در سه فرم جديد يعنی – اتحاد آسيای مرکزی ؛ - اتحاد اسلاوها ؛ - اتحاد ماورای قفقاز سخن گفت . در مورد هريک از اين سه ، بيشتر توضيح خواهم داد:
- آسيای مرکزی : به نظر من اين منطقه به طور حتم، تحت نفوذ چين قرار خواهد گرفت. منظورم اشغال مستقيم آن توسط چين نيست . بلکه بزودی تمام کشورهای آسيای مرکزی ، در وحله نخست ، از نظر اقتصادي، به شدت وابسته به چين خواهند شد. همزمان در کشورهای منطقه ، بخصوص تاجيکستان، نفوذ اسلام گرايی گسترش می يابد .ولی اين دو گرايش مزاحم يکديگر نيستند. روسيه در آسيای مرکزی ميتواند در چارچوب سازمان شانگهای ، نفوذ جدی خود را حفظ کندو نقش مهمی ايفا نمايد. وليکن نقش اول را در شانگهای چينی ها به عهده خواهند داشت. روسيه پس از چين و اسلام گرايان ، در رديف سوم قرار می گيرند. نقش چهارم از آن آمريکا ست که سه هدف را در آنجا دنبال می کند:1- جلوگيری از نفوذ روسيه؛ 2- مبارزه با تروريسم بين المللي؛ 3- گسترش خطوط انتقال انرژی. با آمدن اوباما به کاخ سفيد لاکن عامل نخست از دستور روز خارج شده است. برای انتقال انرژی نيز آمريکايی ها حاضر به سرمايه گذاری نيستند. مبارزه با تروريسم ولی در دستور کار است. البته به نظر من آمريکا تلاش خواهد کردتا در منطقه آسيای مرکزی با چين و روسيه همکاری داشته باشد. پس می توان پيش بينی کرد که آمريکايی ها در اين منطقه نفوذ روبه گسترشی نخواهند داشت.
- سيبری و خاوردور: به صورت تئوريک ميتوان پيش بينی کرد که سيبری روسيه و خاور دور آن ، تحت نفوذ چين قرار می گيرد. ولی فکر می کنم که روسيه زير بار اين امر نمی رود . روسيه با تمام قوا ، و احتمالا با کمک سرمايه گذاری اروپا ، از نفوذ خود بر اين مناطق حفاظت خواهد کرد. من معتقدم که کرملين اين بخش از تمدن روسی راهيچگاه واگذار نخواهد کرد. در اين منطقه روند مهاجرت ، نه فقط از چين ، که همچنين از کره و ژاپن نيز ادامه می يابد. اين بخش دارای منابع طبيعی استراتژيک ، نه فقط مهم برای روسيه ، بلکه حائز اهميت برای سياره ما در قرن 22 ، می باشد.
ماوراء قفقاز به سمت اروپا کشيده می شود. از قرارمعلوم ، آذربايجان ، گرجستان و ارمنستان عملا از سياست های اروپا پيروی کرده وبه کشورهای شرق اروپا خواهند پيوست. تحقق اين امر ، تا حدود زيادی هم به ترکيه مربوط می شود. در صورتی که اين کشور هرچه بيشتر غربی شود ، ضرورتا به سمت اروپای شرقی و ماورای قفقاز کشيده خواهد شد.
- اتحاد اسلاو : مهمترين مساله برای روسيه اتحاد با کشورهای اسلاو شوروی سابق است. به نظر ميرسد که سياستمداران روسيه دارای برنامه روشنی برای جلوگيری از فروپاشی کشورهای اسلاو اتحاد شوروی سابق ، از طريق اتحاد نزديک با آن ها می باشند...
"چرا روسیه و چین جنگ نمی کنند" ، این هم عنوان مقاله ای است بسیار جالب که با بررسی دقیق توان نظامی این دو کشور، رقابت های ژئوپولیتیک آن ها را تجزیه و تحلیل می نماید .

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقای صدری
مطالبتان بسیار جالب است ... اصولا من از مطالبی که چپی های قدیمی سر به سنگ خورده می نویسند خوشم میآید چون هم دارای بار علمی است و هم میانگین هوشی کسانی که در آن دوره چپ بوده اند به نسبت از بقیه بالاتر و در ضمن کتاب خوان تر بوده اند . البته مزخرفات هم گاهی میگویند که آن را باید به حساب روزهای خاص گذاشت ( مثل احوالات سادات در چهارشنبه ها که میگیرتشون)
راستی نظرتون در مورد عبدالله شهبازی و مقالاتش چیه ؟ بد نیست با توجه به آشنایی قبلی که ظاهرا دارید به او و نوشته های عجیبش هم بپردازید.ممنون

Khosro Sadri گفت...

باتشکر
مصداق بارزتعاریف شما،گویا خود عبدالله شهبازی است.
من نظر خاصی راجع به آثار او ندارم.زیرا آن هارابه طور جدی مطالعه نکرده ام. ولی او ظاهرا در کارش تخصص کافی دارد.
شمااگرانتقادی به سبک کار و یا آثار او دارید، اینجا بنویسید تا ما هم بهره گیریم.