کره تایمز: حمله نظامی به ایران ، یک "بلوف" بیشتر نیست !

" The Korea Times " ، در تاریخ 6 اوت 2010 ، تحلیلی دارد به قلم Gwynne Dyer ، تحت عنوان "حمله به ایران" ، که در مطبوعات روسیه نیز بازتاب داشته است.

ترجمه بخش هایی از مقاله:

"دریا دار "مایک مالن " در مصاحبه اخیرش با " ان.بی.سی" ، به این پرسش که : آیا آمریکا طرحی برای حمله نظامی به ایران دارد؟ ، پاسخ میدهد: بله ، آمریکا چنین طرحی دارد ...
وضعیت به گونه ای است که آمریکا توانایی پیروزی در یک نبرد غیر هسته ای با ایران را ندارد. آمریکا شاید با صدها بمب هسته ای ، پایگاه های نظامی و مراکز هسته ای و صنعتی ( یعنی شهرها) ایران را نابود کند و موجب مرگ 5 تا 10 میلیون نفر شود. ولی جز این کار دیگری نمیتواند انجام دهد....
در اوایل دهه نود، به گفته " ریچارد کلارک" ، مشاور وقت کاخ سفید، در مصاحبه 4 سال قبلش با نیویورک تایمز، هیئت حاکمه بیل کلینتون ، زمانی که به طور جدی ، مساله بمباران ایران را بررسی می کرد، توسط کارشناسان نظامی ، از این کار بر حذر داشته شد. او می گوید: " پس از بحث های طولانی ، نظامیان ، در بالاترین سطوح، نتوانستند نتیجه ای را که به نفع آمریکا باشد( از بمباران ایران) ، پیش بینی کنند". مسئولین طرح های استراتژیک پنتاگون ، هربار، در این 15 سال اخیر، برای اجرایی کردن واریانت حمله به ایران ، بازنده شده اند. آن ها فاقد توان ارائه طرحی هستند که آمریکا را فاتح از میدان خارج کند...

این ها همه نه از ترس سلاح هسته ای است، چیزی که اکنون در ایران وجود ندارد، بلکه بحث بر سر اقدام جهت گارانتی آینده است. ..مساله آن است که آمریکا هیچ کاری جز بمباران اتمی ایران ، برای به زانو درآوردن آن ، نمی تواند انجام دهد. آمریکا می تواند مراکز اتمی ایران را ( با سلاح های متعارف) ، بمباران کند ولی همه را پس از چند سال می توان از نو بنا کرد. و آمریکا قادر به اشغال ایران هم نخواهد بود.
ایران حدود 80 میلیون نفر جمعیت دارد که باوجود عدم علاقه شان به رژیم ج.ا، در مقابل اشغال کشورشان به پا خواهند خواست. ایران سرزمینی کوهستانی است و 4 برابر عراق وسعت دارد. 450 هزار نفر نیروی نظامیش ، اگر چه از آمریکا کمتر است ولی در ده ها کشور پراکنده نمی باشند... بمباران ، بدون اشغال نظامی ، در صورتی که از بمب های هسته ای استفاده نشود، برای ایران راه های زیادی جهت پاسخگویی و فشار به آمریکا باز می گذارد....
قطع صدور نفت ایران ، که حدود 7 درصد تولید نفت جهان را دارد به همراه توانایی این کشور در ممانعت از صدور 40 درصد تولیدات نفت جهان از خلیج فارس ، ... حمله حزب الله و حماس به اسرائیل و...گسترش درگیری و فشارجهانی به آمریکا را در پی خواهد داشت که پایانی جز عقب نشینی شرم آور آمریکا و استقرار ج.ا.ایران ، به عنوان ابر قدرت منطقه خلیج فارس ، نخواهد داشت.
این است نتیجه همه بازی های نظامی پنتاگون و دریادار مایک مالن این ها را خوب می داند. نتیجه آن که : بله ، طرح حمله به ایران وجود دارد ولی " مالن" احتمالا بجای انجام آن ، استعفا خواهد داد.
این "طرح " ها همه "بلوف" است و همیشه هم وجود داشته است".
پایان

یک خاطره: چند سال پیش که در ایران بودم، روزی در حوالی میدان توحید، موتوردوترکه سواری را دیدم که در حاشیه خیابان ، آهسته از پشت سر، به خانمی که کیف دستش بود نزدیک شد و درست در لحظه ای که ترک سوار، دستش را برای قاپیدن کیف دراز می کرد، خانم ناگهان مسیرش را عوض کرد و به پیاده رو آمد. دست دراز شده دزد، برای آن که بی پاداش نماند، چند متر جلوتر ، کیسه سیاه پلاستیکی در دست یک پیرمرد را هدف می گیرد و میوه های آن بدبخت ، از داخل کیسه وسط خیابان می ریزد.

اظهارات ریچارد کلارک، مبنی بر وجود طرح حمله به ایران ، در زمان کلینتون ، یادآور سناریویی است از این قرار: آمریکا که برای حمله و اشغال ایران ، سال ها دنبال موقعیت مناسب می گشت، در جنگ اول با صدام حسین، از این رودر آستانه بغداد از اشغال کامل عراق صرفنظر می کند که بتواند درآینده نزدیک ، طرح حمله به ایران را عملی سازد. پس از محکومیت ج.ا در دادگاه رسیدگی به جنایت "میکونوس"، زمینه های تبلیغی حمله به ایران آماده گردید. درست در همین هنگام ، دوستان ج.ا به حکام ایران اعلام خطر می کنند و برای مجبور کردن آنان به تغییرات، پس از اعلام رای دادگاه ، اروپایی ها سفرای خود را هم از ایران فرا می خوانند. این فشار کار ساز می شود و به کمک رفسنجانی ، آقای خاتمی به ریاست جمهوری می رسد وبا ارائه ارزیابی کاملا متفاوت از آمریکا ، در مصاحبه با "سی. ان.ان" و سپس با اقدامات عملی از قبیل تعلیق غنی سازی و غیره، زمینه های حمله نظامی را از بین می برد. آمریکایی ها که مقدمات حضور در منطقه را بر پایه خواب های استراتژیکی خود برای کنترل روسیه و چین ، با حضور در کنار چاه های نفت ، فراهم کرده بودند،برای دستیابی به حداقلی ازبرنامه های اساسی خود، مثل آن دزد موتور سوار، دیوارصدام را کوتاه تر می بینند وبه کاهدان او میزنند. "بی بی" چو از چنگشان گریخت، "کنیزک مطبخی" رادرازمی کنند. ج.ا هم با گیرکردن خر ابر قدرت در باتلاق، با خیال راحت، بساط "اصلاح طلبی" به کنار نهاد وبرنامه هسته ای از سر گرفت.

هیچ نظری موجود نیست: