6 اوت مصادف است با 65 مین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما توسط آمریکا ، که منجر به نابودی کامل شهر و شهروندانش گردید. سه روز دیرتر هم ناکازاکی بمباران شد. صرفنظر از ضایعات انسانی و مادی حاصل از این اقدام جنایتکارانه، شاید بتوان این روز را ، آغاز دوران تخریب های غیر قابل جبران محیط زیست توسط بشر دانست.
کافیست لحظه ای تصور کنید که در این 65 سال چه بلایی بر سر کره زمین آمده است : تنها جایگاه "حیات" در تمام کائنات، آنگونه که تا کنون می دانیم، در این 65 سال به جهنم حیات تبدیل شده است. جانواران زیادی نسلشان نابود شده است؛ درصد قابل توجهی از جنگل ها دیگر وجود ندارند؛ تشعشعات مضر همه موجودات را تهدید می کند و موجب تغییرات ژنتیکی در آن ها می شود؛ گاز های سمی عرصه را براکسیژن تنگ کرده اند؛ آب های جهان آلوده گشته اند؛ تولیدات صنعتی و ایجاد گازهای گلخانه ای حاصل از آن ، موجب افزایش دمای زمین شده اند ؛ لایه اوزون آسیب دیده است و ...
چه کسی جز سوداگران و میلیاردرهای جهان ، و آن هایی که حتی به پیمان "کیوتو" نیز خود را متعهد نمی دانند، مسئول چنین سرنوشت غم انگیزی هستند؟ این است بهایی که بشریت بابت " پیشرفت تکنولوژی" باید بپردازد؟ در چنین حالتی آیا آرزوی عبثی است اگر بپنداریم که عطای این "پیشرفت " را کاش به لقایش می بخشیدیم؟
در جهانی که ارزش ها عملا با پول سنجیده می شوند وهر اقدامی راتوجیه اقتصادی، ونه چیز دیگری، ممکن می سازد ، فاجعه زیست محیطی ، نظیر آنچه در خلیج مکزیک شاهدش هستیم ، درس عبرتی برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه موثر، نخواهد شد. زیرا "کنسرن ها"، یعنی صاحبان جهان، به دنبال سود هرچه بیشتر هستند .
دیری نخواهد گذشت که هیچ کجا، آب ی دیگر آبی نخواهد بود.
" مرثیه ای برای محیط زیست".
" مرثیه ای برای محیط زیست".
۱ نظر:
خسرو عزیز
با سلام
مرا باید ببخشی
دوستی که تارنگاشت می نوشت و رهنمود به هر رهگذر می داد، پس از نظردهی های من صفحات نظردهی اش را بست.
امیدوارم نرنجی.
چون خود را دوست می دانم، باید نظرم را بدهم و پیشاپیش پوزش می طلبم.
تو ـ و نه تنها تو ـ همان نظراتی را نمایندگی می کنی که کارخانجات ایدئولوژی سرمایه جهانی سر هم بندی کرده اند و برای استمرار حاکمیت خود به خورد مردم داده اند و می دهند.
همه نظراتی که در پایان مقاله ات ـ عادت دارم دوستانم را تو خطاب کنم ـ نمایندگی کرده ای، غیرعلمی، باطل و چه بسا ارتجاعی اند.
من دیری است روی مکاتب فلسفی امپریالیستی کار می کنم.
اگر خواستی می توان بتدریج در اختیارت بگذارم.
اما ایراد اصلی ما ایرانی ها بیگانگی با تفکر دیسکورسیف یا تفکر مفهومی است.
ما در سایت دایرة المعارف روشنگری در این زمینه کار می کنیم.
اگر تو با ما مبادله فکری کنی، خوشحال می شویم.
من این مقاله را مستقلا نقد خواهم کرد و منتشر خواهم کرد، بی آنکه نامی از تو ببرم.
زنده باشی.
دایرة المعارف روشنگری
http://hadgarie.blogspot.com
ارسال یک نظر