در گذر از قله نیم قرن عمر

در گذر از قله نیم قرن عمر به راه طی شده که باز می نگرم، نقاط زیادی را میبینم با پرچم در اهتزاز خاطرات تلخ و شیرین . نقاط عطفی که در چگونگی طی کردن راه "زندگی" و احساسم به آن  نقش اساسی بازی کردند.
بخشی از خاطراتم که فکر می کنم ارزش بازنویسی داشته باشند، به شرح زیر است:
- وقایع انقلاب و آنچه که خود شاهدش بودم :
- راهپیمایی 16 شهریور1357؛ - 17 شهریور؛ - 13 آبان در دانشگاه تهران؛ -شرکت درراهپیمایی های چپ ها  در دانشگاه و خارج از آن ؛- تشییع جنازه دکتر کامران نجات اللهی ؛ - در گیری های پراکنده با نیروهای انتظامی در خیابان های تهران ؛ - راهپیمایی های میلیونی برعلیه شاه ؛ - راه پیمایی فدائیان خلق به مناسبت سالگرد 19 بهمن و همزمانی آن با حمله مردم به مراکز دولتی ، کلانتری ها و رادیو؛ - حمله به پادگان باغ شاه ؛ - 22 بهمن ، یک پایان و یک شروع.
– وقایع زندگیم در ایران بعد از انقلاب:
- پیوستن به حزب توده ایران و فعالیت در بخش انتشارات آن در تماس نزدیک با بخشی از رهبری حزب و احساس رضایت از این موقعیت ؛ - کار شبانه در چاپخانه و در گیری ها و موش و گربه بازی ها با افراد کمیته ؛- دستگیری در 26 فروردین1361، به همراه ده تن از همکاران  از جمله محمد پورهرمزان ، عضو کمیته مرکزی حزب و مسئول انتشارات آن و انتقال ما به بازداشتگاه اوین ؛ - چند ماه در اوین وتاثیر همیشه ماندگارش: زخمی عمیق برجان و شوک همیشگی . هم بندی با شهدا : رضی الدین تابان ، محمد رضا غبرایی ، ابوالحسن خطیب( رحمت) و ده ها قهرمان دیگر راه عدالت و آزادی؛ - 17 بهمن 61 و یورش اول به ح.ت.ا ؛ - 7 اردیبهشت 62 و یورش دوم ؛ - فراراز مرز "بیله سوار" به شوروی و آغاز فصلی دیگر.
– مهاجرت اول ، زندگی در شوروی:
- 13 روز بازداشت در "پریشیپ" ( شهری نظامی در جمهوری آذربایجان)؛ - حدودیک ماه با دیگر پناهندگان در شهر "سومگائیت" ؛ - عزیمت به شهر "مینسک" به همراه گروهی از دیگر پناهندگان ؛ - استقرار در خانه شماره 4 ( دم چتیره)؛ - آشنایی نزدیک با "سوسیالیسم واقعا موجود" ؛ - پدیدار شدن علایم فروپاشی در ا.ج.ش؛ - اوج گیری کشمکش های درون حزبی ؛ - اعلام انصراف از عضویت در حزب؛ - فرمانده سپاه پاسداران و آخرین روز اقامتم در شوروی ( ماجرایش را پیش تر شرح داده ام) .
– مهاجرت دوم ،در سوئد:
- فرودگاه "آرلاندا "و آغازی دیگر؛ - 4 ماه در کمپ " هوفورش"؛ - اقامت در ماریستاد و مالمو؛
- بازگشت به ایران :
- 6 سال ممنوع الخروجی ؛ - مشکلات روزمره وتطبیق دادن خود با جامعه ای که به سرعت در حال تغییر بود؛ - حضور در وقایع 18 تیر1378 کوی دانشگاه ؛
- مهاجرت سوم ، آلمان :
- و قصه ای که هنوز ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست: