سی امین سالگرد حمله عراق به ایران

امروز، 31 شهریور، سی سال از حمله بمب افکن های عراقی به فرودگاه مهرآباد و ورود سپاهیان این کشور به خاک ایران می گذرد. سوالی که برای بسیاری هنوز بی پاسخ مانده است ، واین را از مطالعه مقالات و نظریات مختلف ، بدین مناسبت می توان فهمید، این است که : صدام حسین وابسته به کدام بلوک قدرت در زمان جنگ سرد، بود و آمریکا و شوروی در مقابل حمله عراق به ایران چه موضعی داشتند؟
عراق پس از کودتای عبدالکریم قاسم در سال 1958 ، به اتحاد شوروی متمایل شد و پس از کودتای 1963 حزب بعث ، همکاری نظامی علنی وغیر علنی شوروی و عراق گسترش یافت.البته آمریکایی ها هم عوامل خود را در حاکمیت عراق حفظ کردند . همین ها به کمک عوامل آن ها در ج.ا، پس ازشروع بحران گروگان گیری سفارت آمریکا در تهران، دوکشور را به سمت جنگ کشاندند. اتحاد شوروی مخالف این جنگ بود و بارها سعی کرد دو طرف را متقاعد به پایان درگیری کند. این جمله معروف آندره گرومیکو، وزیر خارجه وقت شوروی در این باره که : ده سال مذاکره بهتر از یک روز جنگ است، موید این واقعیت می باشد. آمریکا ئی ها ازدمیدن به کوره جنگ دو هدف داشتند: اول تضعیف بنیه نظامی عراق به عنوان متحد شوروی و پی بردن به میزان توان مخفی نظامی آن و دوم هم فشار به ایران . به همین خاطر هردوطرف را به ادامه جنگ ترغیب می کردند. مایکل لدین، مشاور امنیت ملی آمریکا در آن زمان و از دست اندر کاران فروش مخفیانه اسلحه به ایران در زمان جنگ ، که رسوایی اش به "ایران کنترا" معروف شد،
در مصاحبه ای که اینک درسایت " رادیوفردا " روی صفحه می باشد، چنین می گوید:" ببينيد افسانه ای وجود دارد مبنى بر اينكه دستگاه رهبرى ريگان به طور ناگهانى شروع به كمك به صدام حسين كرد. بايد بگويم كه واقعيت كاملاً خلاف اين مسئله است. دستگاه رهبرى ريگان از طريق سرهنگ (الیور) نورث اطلاعات محرمانه زيادى را درباره موقعيت نيروهاى عراقى در اختيار ايران گذاشت.
يعنى منظور شما اين است كه آمريكا بر خلاف باور عمومى به ايران در طول جنگ كمك كرده؟دولت آمريكا از همه حمايت كرد. بستگى دارد. در محدوده زمانى صحبت مى كنيم. آمريكا در ابتدا ايران را حمايت كرد. اما بعد استراتژى خود را به حمايت از عراق تغيير داد. در مرحله بعدى باز به ايرانى ها كمك كرد. اين روند به همين شكل ادامه داشت. هيچ سياست واحدى در اين زمينه وجود نداشت".
درحقیقت زمانی که صدام حسین احتمالا با اجازه شوروی، از موشک های دوربرد خود برای حمله به تهران استفاده می کند و حکام ایران نیز به این واقعیت پی می برند که ادامه جنگ به نفع دشمنان استراتژیکشان است ، آقای خمینی جام زهر را می نوشد وچندی بعد هیئت ویژه ، به سرپرستی آیت الله آملی را به مسکو می فرستد.
عراق ، در جریان جنگ با ایران ، یک هواپیمای آمریکایی را هم بر فراز خلیج فارس سرنگون ساخت وباوجودی که از این بابت عذر خواهی کرد، ولی پیشتر، با حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای اش، بر همگان معلوم شده بود که آمریکایی ها در عراق دوست محسوب نمی شوند. اتفاقات بعدی هم به وضوح این امر را نشان می دهد:
در اوت 90 کويت به اشغال ارتش عراق در می آيد. در نوامبر، بوش و گارباچف در هلسينکی تنها به منظور بررسی اشغال کويت ديدار می کنند. آمريکايی ها از شوروی خواستار متقاعد کردن عراق به خروج از کويت ميشوند. اين که شوروی ها در مقابل چه می خواهند مشخص نشد ولی می شد حدس زد که می بایست با روند فروپاشی در شوروی مرتبط باشد. آنگونه که از مصاحبه مطبوعاتی گارباچف در پايان اين ديدار کوتاه مدت برمی آمد، ديدار بدون نتيجه به پايان می رسد. آمريکايی ها بدون هيچ اظهارنظری بازميگردند ودر کمتر از دو ماه ، يعنی 17 ژانويه 91 در راس يک ائتلاف بين المللی به عراقی ها حمله می کنند وآن ها را از کويت می رانند. درهفته آخر جنگ ، فرستاده ويژه شوروی، پریما کوف، در ديدار مکرر با صدام حسين و آمريکايی ها ، ميانجی خاتمه جنگ ميشود وآمريکايی ها در آستانه بغداد به خانه يرميگردند تا يک دهه بعد برای سيطره بر "خاورميانه بزرگ" و با تدارکاتی متناسب با اين هدف بازگردند.
ميتوان حدس زد که نقشه اشغال کويت توسط يک عراق دوست اتحاد شوروی ، در دوران جنگ سرد برنامه ريزی شده بود تا بدين وسيله هم کنترل شوروی بر مناطق نفت خيز خليج فارس ميسرشود و هم عراقی ها با پشتيبانی ابرقدرت شرق به توسعه طلبی خود جامه عمل بپوشانند. با قطعی شدن افول شوروی محتمل است که برخی کارشناسان نظامی شوروی اجرای اين طرح از دستور روز خارج شده را به منزله آخرين تير ترکش ارزيابی کرده اند و جاه طلبی صدام حسين و عدم علاقه اش به چشم پوشی از آنچه سال ها در آرزويش به گسترش زرادخانه خود پرداخته بود نيز اين آزمايش را ميسر کرده است.
جنگ خليج فارس شايد ميدان ارزيابی جنگ افزارهای مدرن آمريکا همچون موشک های Patriot برای رئاليزه کردن تاثير گذاری های بعدی برروند فروپاشی نيز بود.
هرچه که بود پس از آن است که در فاصله چند ماه از اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی فقط نامی برصفحه تاريخ باقی می ماند.
در ژوئن91 يلتسين رئيس جمهور روسيه ميشود واعلام ميکند که روسيه را از اتحاد شوروی خارج خواهد کرد. در اوت، هنگامی که گارباچف در کريمه مشغول استراحت بود ، آخرين تلاش ها از جانب بخشی از هيئت حاکمه برای جلوگيری از فروپاشی شوروی ، که با اعلام استعفا(برکناری) گارباچف و حالت فوق العاده در کشور صورت گرفته بود ، دوروز بيشتر دوام نمی آورد. بسياری بر اين اعتقاد بودند که اين اقدام با چراغ سبز خود گارباچف انجام گرفته بود. آنچه مشخص شد آن بود که ديگر مهاراوضاع نه در دست آن ها ، که وزير کشور و وزير دفاع نيز در ميانشان بودند، ونه در دست گارباچف است. در اين زمان حزب کمونيست اتحاد شوروی از جانب يلتسين غير قانونی اعلام ميشود. جمهوری های بالتيک اعلام استقلال ميکنند و در21 دسامبر کشورهای مشترک المنافع تشکيل ميشوند . 25دسامبر با استعفای گارباچف انحلال ا.ج.ش. رسما اعلام ميگردد.
اینک اسناد جدیدی در مورد جنگ اول خلیج فارس، در نیویورک تایمز، منتشر شده است ، که بی بی سی فارسی هم ترجمه بخشی از آن را منتشر ساخته است. از جمله می خوانیم:
"بر اساس این مدارک، صدام حسین طی نامه ای احساسی به میخائیل گورباچف نوشت: "ملت و ارتش ما گیج شده است،" اما هنگامی که مسکو موفق به تغییر تصمیم واشنگتن نشد، در جلسه ای به اطرافیانش گفت که رهبر شوروی سابق "رذل" است و به عراق خیانت کرده است".
این اظهارات صدام حسین می تواند موید این نظر باشد که عراق با صلاحدید مقامات وقت شوروی به کویت حمله کرده است.

هیچ نظری موجود نیست: