در رابطه با 18 تير78 و حمله به کوی دانشگاه و سپس متحصن شدن دانشجويان مطلب زياد نوشته شده است. ولي رويداد مهمي كه در این ارتباط زياد مورد بررسي قرا نگرفت، تظاهرات غروب يكشنبه 20 تيرماه از مقابل خوابگاه است كه به علت خلق الساعه و بدون اطلاع قبلي بودن آن و در نتیجه عدم حضور خبرنگاران خارجي ، انعکاس گسترده ای نیافت . از آن رو كه اين تظاهرات عليرغم ميل جناح اصلاح طلب و بدون شركت رسمي دانشجويان «دفتر تحكيم وحدت » انجام شد ، در مطبوعات داخل نيز انعكاسی نداشت . ولي به اعتقاد من كه اين جنبش دانشجويي را بجز شب حمله به کوی ،از نزدیک شاهد بوده ام ، اين تظاهرات نه تنها در روند وقايع كوي دانشگاه بلكه در حركت هاي اعتراضي مردم تا آن زمان نقطه عطفي محسوب ميشود:
حدود ساعت 6 بعد ازظهر يكشنبه در داخل كوي ، يكي دو نفر از فعالین « دفتر تحكيم وحدت» با سخنراني و پاسخ به برخي پرسش ها سعي در اقناع خيل انبوه دانشجويان خشمگيني داشتند كه خواهان خروج از كوي و راهپیمایی در سطح شهر بودند. روز هاي قبل نيز اين دانشجويان « نافرمان» از دفتر تحكيم ، هنگام حضور حجت الاسلام لاري ، وزیر کشور دولت خاتمی در بين متحصنين کوی، با اعتراض به عدم اقدام قاطع وزارت كشور در مقابل حمله نیرو های انتظامی به خوابگاه به او حمله كردند و عمامه از سر او انداختند. دفتر تحكيم وحدت در اين دوسه روز بسيار سعي ميكرد كه هماهنگ با نيروهاي« اصلاح طلب» از آنچه كه آنها «بهانه دادن بدست راستها» ميناميدند، بطور مثال انجام راهپيمايي بدون مجوز در خارج از كوي جلوگيري كند. ولي اين بار در وسط سخنراني و درخواستهاي ملتمسانه آنان چند دانشجو در بين جمعيت با شعارهاي ضد ولايت فقيه به سمت درب نرده اي كوی كه در اين هنگام بسته بود، هجوم آوردند وآن را از جا كندند و وارد خيابان امير آباد شمالي شدند. لازم به ذكر است كه در اين يكي دوروز تحصن دانشجويان در خوابگاه ،افراد سازمان بسیج دانشجویی که حمله به خوابگاه را محکوم کرده بود، جلوی درب کوی با كنترل كارت دانشجويي از ورود افراد عادی به خوابگاه جلوگیری می کردند . از اينرو در اين مدت افراد بسياري در خارج از كوي به نشانه پشتيباني از دانشجويان تجمع ميكردند كه در ميان آنها افراد سالخورده هم بچشم ميخورد. با داشتن کارت دانشجویی دانشگاه آزاد من هم می توانستم وارد کوی شوم و از نزدیک تحولات را پی گیرم. درست مانند دوران انقلاب در اطراف دانشگاه تهران مردم جلوي كوي با حرارت بسیار ، نه تنها راجع به وقایع 18 تیر بلکه در مورد همه چیز از جمله اعدام های دسته جمعی مخالفان در سال های گذشته و مسائل سياسي بحث ميكردند و بسیاری از آن ها دائما از پشت نرده ها به دانشجویان اصرار می کردند که براي انجام راهپيمايي وارد خيابان شوند. آن روز هنگامي كه دانشجويان خشمگين به خيابان ريختند كوي تقريبا خالي شد. يعني برخي نيز كه خود مخالف اين راهپيمايي بودند بي اختياربدنبال جمعيت كشانده شدند. گويي منطق در مقابل دل تسليم گرديد. چند دقيقه اي از آغاز راهپيمايي در داخل خيابان نگذشته بود كه ديگرآخر و اول صف تظاهرات قابل رويت نبود. افرادي نيز بودند كه در حاشيه تظاهرات با تلفن هاي همراه خود ،صدا و شعارهای مردم را بطور مستقيم گويي براي مخاطبين تظاهرات ، يعني سران رژيم مخابره ميكردند.
تظاهر كنندگان پس از رسيدن به تقاطع بزرگراه جلال آل احمد ، در لاين سمت راست اين بزرگراه به سمت وزارت كشور حركت مي كنند. هرچه از آغاز راهپيمايي دور مي شديم خيل بيشتري از مردم به جمع مي پيوستند . شعارهانيز از اين قرار بود:« توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد» ، « قاتلين فروهر زير عباي رهبر» ، « مي كشم آنكه برادرم كشت » و ... شعار « خاتمي حمايتت ميكنيم» نيز گاه داده ميشد ولي مورد استقبال آنچناني قرار نميگرفت . با عبور از خيابان كاج وارد خيابان دكتر فاطمي شديم . در مقابل وزارت كشور برعليه نيروي انتظامي شعار داده شدو بعد به سمت ميدان فاطمي حركت كرديم . در ميدان تصوير بسيار بزرگي از آيت الله خامنه اي وجود دارد که جمعيت با ديدن آن شعارهاي تندي عليه او سر دادند. به سمت خيابان ولي عصر سپس ميدان ولي عصر و بعد بولوار كشاورز و امير آباد جنوبی حركت كرديم . سرانجام حدود ساعت 21 جلوي خوابگاه در امير آباد شمالي مردم متفرق شدند ودانشجويان به كوي بازگشتند و یا در خیابان های اطراف تا نیمه های شب به بحث راجع به نتايج راهپيمايي مشغول شدند.
چنین تظاهراتی پس از نا آرامی های سال 60 برای اولین بار بود که بوقوع می پیوست. خشم مردم ازنقش وزارت اطلاعات در قتل های زنجیره ای، در شعارها بخوبی دیده می شد.
روز بعد يعني دوشنبه 21 تير بسياري از جوانان عادي كه ماجراي راهپيمايي شب گذشته راشنيده بودند ،در حوالي كوي و همچنين جلوي درب اصلي دانشگاه تهران تجمع كرده، عليه ولايت فقيه و نيروهاي امنيتي شعار مي دهند. سخنراني آقاي خامنه اي در اخبار ساعت 14 صداي جمهوري اسلامي در حالي كه ميگريست و حضار نيز گريه ميكردند پخش شد. او در اين سخنراني از طرفدارانش خواست كه اگر كسي به او اهانت كرد و حتی عكسش را هم پاره كرد واكنشي نشان ندهند. در اين سخنراني وي ضمن اقرار به مظلوميت دانشجويان در جريان حوادث كوي از مقامات خواست كه كساني را كه به حريم خوابگاه تجاوز كرده اند مجازات نمايند.
از بعدازظهر دوشنبه به تدريج اعمال مشكوك در كنار دانشگاه و ميدان ولي عصر آغاز شد. عده اي سازمان يافته با حمله به بانك ها و مغازه ها شروع به اغتشاش كردند. وجالب آنكه عده اي ديگر با شلوار سياه و پيراهن سفيد و چوب هاي متحدالشكل در دست، به عنوان مبارزه با اين اخلالگران وارد عمل شدند تا ظاهرادر نظرمردم دانشجويان را بد نام و لباس شخصي را حافظ نظم معرفي كنند .
22تیر از همان صبح معلوم بود كه شهر در كنترل لباس شخصی ها ميباشد. دامنه اقدامات عوامفريبانه آنهادر اين روز به ناصر خسرو و سبزه ميدان و حوالي بازار گسترش يافت . آنچه از آتش زدن اتومبيل و اموال عمومي به سراسر دنيا مخابره شد جز توطئه براي لكه دار كردن خواست هاي بحق دانشجويان نبود. ماهيت حتي يك نفر از اين « خرابكاران» افشا نشد. در صورتي كه اگر دانشجويي به چنين اقداماتي مبادرت كرده بود ، ده ها مصاحبه و «اعتراف» از او نمايش ميدادند. در اين روز با حمله اوباش تحصن دانشجويان بهم خورد.
نکته در خور تامل آن که کلیه کارشناسان سیاسی رسانه های فارسی زبان خارج از کشور،آن گونه که من در ایران تفسیرهایشان را در مورد این حوادث دنبال می کردم، آشوب های عوامل خود رژیم را به عنوان اعتراضات مردم معرفی می کردند و از ارائه تصویر درستی از آنچه می گذشت ناتوان بودند. حال که خود سال هاست در خارج زندگی می کنم بخوبی می دانم که بدون حضور فعال در صحنه سیاسی داخل کشور ارزیابی حوادث و نتیجه گیری از آن ها ، علی رغم وجود رسانه های مدرن اعتبار چندانی ندارد.
روز چهارشنبه23تیر، اينبارولي در پی پيامي كاملا متفاوت از طرف آقای خامنه اي،« دفتر تبليغات اسلامي» براي بيعت با رهبر و ابراز نفرت از «اغتشاش گران» جلوي دانشگاه اعلام تجمع نمود. حجت الاسلام حسن روحانی سخنرانی کرد ودر پيام آقای خامنه ای هم این بار آشوب ها به حساب حق طلبان و معترضين حمله به كوي گذاشته شد . جالب آنكه جای نام آقاي خاتمي در كنار ديگر سران ج.ا در حمايت از همایش چهارشنبه خالي بود.
جنبش ازادی خواهانه میهن ما نهالی است که ریشه هایش در همان اعتراضات دانشجویی 18 تیر در زمین محکم شد و به امید آنیم که هرچه زودتر به ثمر نشیند.
حدود ساعت 6 بعد ازظهر يكشنبه در داخل كوي ، يكي دو نفر از فعالین « دفتر تحكيم وحدت» با سخنراني و پاسخ به برخي پرسش ها سعي در اقناع خيل انبوه دانشجويان خشمگيني داشتند كه خواهان خروج از كوي و راهپیمایی در سطح شهر بودند. روز هاي قبل نيز اين دانشجويان « نافرمان» از دفتر تحكيم ، هنگام حضور حجت الاسلام لاري ، وزیر کشور دولت خاتمی در بين متحصنين کوی، با اعتراض به عدم اقدام قاطع وزارت كشور در مقابل حمله نیرو های انتظامی به خوابگاه به او حمله كردند و عمامه از سر او انداختند. دفتر تحكيم وحدت در اين دوسه روز بسيار سعي ميكرد كه هماهنگ با نيروهاي« اصلاح طلب» از آنچه كه آنها «بهانه دادن بدست راستها» ميناميدند، بطور مثال انجام راهپيمايي بدون مجوز در خارج از كوي جلوگيري كند. ولي اين بار در وسط سخنراني و درخواستهاي ملتمسانه آنان چند دانشجو در بين جمعيت با شعارهاي ضد ولايت فقيه به سمت درب نرده اي كوی كه در اين هنگام بسته بود، هجوم آوردند وآن را از جا كندند و وارد خيابان امير آباد شمالي شدند. لازم به ذكر است كه در اين يكي دوروز تحصن دانشجويان در خوابگاه ،افراد سازمان بسیج دانشجویی که حمله به خوابگاه را محکوم کرده بود، جلوی درب کوی با كنترل كارت دانشجويي از ورود افراد عادی به خوابگاه جلوگیری می کردند . از اينرو در اين مدت افراد بسياري در خارج از كوي به نشانه پشتيباني از دانشجويان تجمع ميكردند كه در ميان آنها افراد سالخورده هم بچشم ميخورد. با داشتن کارت دانشجویی دانشگاه آزاد من هم می توانستم وارد کوی شوم و از نزدیک تحولات را پی گیرم. درست مانند دوران انقلاب در اطراف دانشگاه تهران مردم جلوي كوي با حرارت بسیار ، نه تنها راجع به وقایع 18 تیر بلکه در مورد همه چیز از جمله اعدام های دسته جمعی مخالفان در سال های گذشته و مسائل سياسي بحث ميكردند و بسیاری از آن ها دائما از پشت نرده ها به دانشجویان اصرار می کردند که براي انجام راهپيمايي وارد خيابان شوند. آن روز هنگامي كه دانشجويان خشمگين به خيابان ريختند كوي تقريبا خالي شد. يعني برخي نيز كه خود مخالف اين راهپيمايي بودند بي اختياربدنبال جمعيت كشانده شدند. گويي منطق در مقابل دل تسليم گرديد. چند دقيقه اي از آغاز راهپيمايي در داخل خيابان نگذشته بود كه ديگرآخر و اول صف تظاهرات قابل رويت نبود. افرادي نيز بودند كه در حاشيه تظاهرات با تلفن هاي همراه خود ،صدا و شعارهای مردم را بطور مستقيم گويي براي مخاطبين تظاهرات ، يعني سران رژيم مخابره ميكردند.
تظاهر كنندگان پس از رسيدن به تقاطع بزرگراه جلال آل احمد ، در لاين سمت راست اين بزرگراه به سمت وزارت كشور حركت مي كنند. هرچه از آغاز راهپيمايي دور مي شديم خيل بيشتري از مردم به جمع مي پيوستند . شعارهانيز از اين قرار بود:« توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد» ، « قاتلين فروهر زير عباي رهبر» ، « مي كشم آنكه برادرم كشت » و ... شعار « خاتمي حمايتت ميكنيم» نيز گاه داده ميشد ولي مورد استقبال آنچناني قرار نميگرفت . با عبور از خيابان كاج وارد خيابان دكتر فاطمي شديم . در مقابل وزارت كشور برعليه نيروي انتظامي شعار داده شدو بعد به سمت ميدان فاطمي حركت كرديم . در ميدان تصوير بسيار بزرگي از آيت الله خامنه اي وجود دارد که جمعيت با ديدن آن شعارهاي تندي عليه او سر دادند. به سمت خيابان ولي عصر سپس ميدان ولي عصر و بعد بولوار كشاورز و امير آباد جنوبی حركت كرديم . سرانجام حدود ساعت 21 جلوي خوابگاه در امير آباد شمالي مردم متفرق شدند ودانشجويان به كوي بازگشتند و یا در خیابان های اطراف تا نیمه های شب به بحث راجع به نتايج راهپيمايي مشغول شدند.
چنین تظاهراتی پس از نا آرامی های سال 60 برای اولین بار بود که بوقوع می پیوست. خشم مردم ازنقش وزارت اطلاعات در قتل های زنجیره ای، در شعارها بخوبی دیده می شد.
روز بعد يعني دوشنبه 21 تير بسياري از جوانان عادي كه ماجراي راهپيمايي شب گذشته راشنيده بودند ،در حوالي كوي و همچنين جلوي درب اصلي دانشگاه تهران تجمع كرده، عليه ولايت فقيه و نيروهاي امنيتي شعار مي دهند. سخنراني آقاي خامنه اي در اخبار ساعت 14 صداي جمهوري اسلامي در حالي كه ميگريست و حضار نيز گريه ميكردند پخش شد. او در اين سخنراني از طرفدارانش خواست كه اگر كسي به او اهانت كرد و حتی عكسش را هم پاره كرد واكنشي نشان ندهند. در اين سخنراني وي ضمن اقرار به مظلوميت دانشجويان در جريان حوادث كوي از مقامات خواست كه كساني را كه به حريم خوابگاه تجاوز كرده اند مجازات نمايند.
از بعدازظهر دوشنبه به تدريج اعمال مشكوك در كنار دانشگاه و ميدان ولي عصر آغاز شد. عده اي سازمان يافته با حمله به بانك ها و مغازه ها شروع به اغتشاش كردند. وجالب آنكه عده اي ديگر با شلوار سياه و پيراهن سفيد و چوب هاي متحدالشكل در دست، به عنوان مبارزه با اين اخلالگران وارد عمل شدند تا ظاهرادر نظرمردم دانشجويان را بد نام و لباس شخصي را حافظ نظم معرفي كنند .
22تیر از همان صبح معلوم بود كه شهر در كنترل لباس شخصی ها ميباشد. دامنه اقدامات عوامفريبانه آنهادر اين روز به ناصر خسرو و سبزه ميدان و حوالي بازار گسترش يافت . آنچه از آتش زدن اتومبيل و اموال عمومي به سراسر دنيا مخابره شد جز توطئه براي لكه دار كردن خواست هاي بحق دانشجويان نبود. ماهيت حتي يك نفر از اين « خرابكاران» افشا نشد. در صورتي كه اگر دانشجويي به چنين اقداماتي مبادرت كرده بود ، ده ها مصاحبه و «اعتراف» از او نمايش ميدادند. در اين روز با حمله اوباش تحصن دانشجويان بهم خورد.
نکته در خور تامل آن که کلیه کارشناسان سیاسی رسانه های فارسی زبان خارج از کشور،آن گونه که من در ایران تفسیرهایشان را در مورد این حوادث دنبال می کردم، آشوب های عوامل خود رژیم را به عنوان اعتراضات مردم معرفی می کردند و از ارائه تصویر درستی از آنچه می گذشت ناتوان بودند. حال که خود سال هاست در خارج زندگی می کنم بخوبی می دانم که بدون حضور فعال در صحنه سیاسی داخل کشور ارزیابی حوادث و نتیجه گیری از آن ها ، علی رغم وجود رسانه های مدرن اعتبار چندانی ندارد.
روز چهارشنبه23تیر، اينبارولي در پی پيامي كاملا متفاوت از طرف آقای خامنه اي،« دفتر تبليغات اسلامي» براي بيعت با رهبر و ابراز نفرت از «اغتشاش گران» جلوي دانشگاه اعلام تجمع نمود. حجت الاسلام حسن روحانی سخنرانی کرد ودر پيام آقای خامنه ای هم این بار آشوب ها به حساب حق طلبان و معترضين حمله به كوي گذاشته شد . جالب آنكه جای نام آقاي خاتمي در كنار ديگر سران ج.ا در حمايت از همایش چهارشنبه خالي بود.
جنبش ازادی خواهانه میهن ما نهالی است که ریشه هایش در همان اعتراضات دانشجویی 18 تیر در زمین محکم شد و به امید آنیم که هرچه زودتر به ثمر نشیند.
۱ نظر:
با سلام
دوست عزیز ممنون از بیان اتفاقات و حوادث ۱۸ تیر ۷۸.
در جایی بجای ۲۲ تیر ۲۲ خرداد ذکر شده ( آخر مطلب) لطفا اصلاح فرمایید.
با تشکر
ارسال یک نظر