اوباما ، "گارباچف" آمریکا؟

در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون ، بسیاری از خوش باوران ، صحبت از آغاز دوران جدیدی از "سیاست ورزی" آمریکادر عرصه جهانی می کردند. با آمدن جرج بوش ولی شاهد رجعت ابرقدرت به دوران "سیاست کشتی های توپدار" بودیم. اینک شیوه زمامداری باراک اوباما نیز ممکن است کسانی را به اشتباه در ارزیابی دچار کند. تغییر رفتار ابرقدرت ها ولی از دید کارشناسان سیاسی، از ضعف یا قدرت آنها و نه مهربانی و یا خشونت این یا آن رئیس جمهورشان ، ناشی می شود.
زمامداری اوباما ، به دنبال اشتباهات جرج بوش ، به منزله زنگ تنفس برای آمریکا ، ضروری بود. رقبا هم طبیعتا از این فرصت برای تحکیم موقعیت خود استفاده می کنند. نشریات روسیه ، قبل از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، از اوباما به عنوان "گارباچف" ، کشورش نام می بردند . روس ها برای "گوشمالی" دادن به ساکاشویلی ،به عنوان "نورچشمی آمریکا"، حتی منتظرتعویض رسمی قدرت در کاخ سفید هم نشدند. اینک یک سال و اندی پس از آمدن اوباما، به وضوح می توان دید که اگر او "گارباچف" کشور خود نیست، برای روس ها ولی هست.
گوشه ای ازگمانه زنی های جراید روسیه را در آستانه انتخابات آمریکا ،در اینجــــا می توانید بخوانید.
هنوز البته زود است که اوباما را مانند گارباچف، نماینده افول دائمی آمریکا به حساب آوریم. برژینسکی تا آن هنگام، 10-15 سال فاصله می بیند و این روند را هم ، مسالمت آمیز ارزیابی میکند.در عوض بسیاری از صاحبنظران ، از جمله "جان پرکینز"،ناظر پیشین "آژانس امنیت ملی آمریکا"، در بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ، نظر دیگری دارند. او می گوید:
"تاریخ به ما می آموزد که امپراتوری ها هرگز پایدار نمانده، و همواره در اشکال فجیعی سقوط می کنند، و در نتیجه چنین سرنوشتی دامن گیر همین امپراتوری(آمریکا) نیز خواهد شد. بی شک اگر ما نتوانیم تحولی در روند فعلی ایجاد کنیم این امپراتوری به پایان تراژیکی خواهد انجامید. امپراتوری ها در فرآیند سلطه جویی های خود، و پیش از سقوط مرگبارشان، جوامع و فرهنگ های متعددی را به ورطه نابودی می کشانند".
از کتاب "اعترافات جنایتکار اقتصادی" ، افشاگری هایی در باره ترفندهای آمریکا در اقتصاد جهانی. نوشته جان پرکینز. ترجمه مهرداد شهابی و میرمحمود نبوی.
اوباما را عجالتا باید با جیمی کارتر مقایسه کرد. اونیز پس از امضای پیمان "سالت 2" با شوروی،از موضع ضعف، مجبور بود تا انقلاب ایران،نیکاراگوئه، افغانستان، ورودنظامیان ویتنام به کامبوج و جنبش "فارابوندو مارتی" در السالوادور را تحمل کند .ولی آمریکایی ها با رونالدریگان و "طرح دفاع استراتژیک"ش، نه تنها این آب های رفته را به جوی بازگرداندند بلکه برنده نهایی جنگ سردهم شدند. حال باید صبر کرد و دید که اوباما در انتخابات آینده ، بار دیگر برای تکمیل پروژه عقب نشینی ، به کاخ سفید باز می گردد ویا جرج بوش دیگری پشت در ، در کمین نشسته است.
نتایج انتخابات اوکرائین و شکست ائتلاف نارنجی و تمدید قرارداد استقرار ناوجنگی روسیه در سواحل این کشور که در سال 2017 منقضی می شد؛ تعویض قدرت در قرقیزستان؛ متوقف شدن طرح استقرار"سپر دفاع موشکی" آمریکا در لهستان و چک ؛ امضای پیمان کاهش تسلیحات اتمی با آمریکا، آن گونه که روسیه تمایل داشت ،در عین حال، به جای آن که از موضع نیرومند روسیه حکایت کند ، از ضعف آمریکا خبر می دهد.
سقوط هواپیمای "لخ کاچینسکی" ، رئیس جمهورضد روس لهستان ، که جهت شرکت در مراسم "بزرگداشت قربانیان کاتین"، به روسیه رفته بود نیز، از طرف برخی محافل خبری این کشور،تلویحا و به صورت غیرمستقیم،به نفوذ مجدد روسیه در منطقه ربط داده می شود.یک نمونه ،
این مقاله است:" ساکاشویلی از آن بیم دارد که همان بلایی بر سرش آید، که بر سر کاچینسکی آمد."نشریه آمریکایی "کریستین ساینز مانیتور" ، در تاریخ 20 مه 2010 در مقاله ای با عنوان " روس ها مناطق نفوذ خود را باز پس می گیرند"، به الحاق مجدد اکرائین ، قرقیزستان و گرجستان به مدار این کشور، اشاره می کندو نسبت به آن هشدار می دهد . این مقاله در مطبوعات روس نیز بازتاب گسترده داشته است.THE WEEK می نویسد: " پایان دستور کار آزادی آمریکایی" . "آخرین انقلاب رنگی آمریکایی ، ماه گذشته ، در قرقیزستان محو شد.خدا را شکر."

هیچ نظری موجود نیست: